بازگشت

تلاش هاي امام حسن پس از امضاي صلحنامه


امام مجتبي عليه السلام پس از امضاي صلحنامه نيز با تمام وجود از حقانيت اهل بيت عليهم السلام و اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله دفاع كرد. [1] .

امام عليه السلام پس از بيانات ديكتاتور مآبانه معاويه در كوفه، سخنراني كرد. ضمن بيان حقانيت خويش، ويژگي هاي يك حاكم جائر و ستمگر را بيان داشت و به طور كنايه روش معاويه را ستمگر معرفي نمود. امام عليه السلام فرمود:

«مردم! زيرك ترين زيرك ها فرد باتقوا و پرهيزكار، و بي خردترين بي خردان زشت كار و خيانتكار است. اگر شما بين جابلقا و جابرصا (شرق و غرب) بگرديد كسي كه جدش رسول الله باشد جز من و برادرم حسين پيدا نخواهيد كرد.

مي دانيد كه خداوند شما را به وسيله ي جدم محمد صلي الله عليه و آله هدايت كرد و از گمراهي نجات داد. خوار بوديد عزيزتان كرد، و اندك بوديد افزونتان ساخت. و مي دانيد كه معاويه بر سر حقي با من به نزاع پرداخته كه از آن امن است نه او، ولي من مصلحت امت را در نظر گرفتم. قرار داد صلح را پذيرفتم... خليفه كسي است كه مطابق كتاب خدا و سنت پيامبر صلي الله عليه و آله عمل مي كند، خليفه آن نيست كه با مردم رفتاري ستمگرانه داشته باشد. چنين شخصي پادشاهي و سلطنتي به دست آورد. و مدت كوتاهي از آن بهره برداري مي كند سپس لذت هاي آن از بين رفته و زحمت هايش بر جاي مي ماند.» [2] .

امام عليه السلام با اين بيانات فهماند كه كناره گيري اش به معناي استعفاي از خلافت و معرفي جايگزين نيست، بلكه هنوز هم خود را محق مي داند، اما به خاطر مصالح مسلمانان از حق خود صرف نظر نموده است و تلويحا ستمگري معاويه را نيز بيان كرد.

امام حسن عليه السلام با انحرافاتي كه از ناحيه بني اميه ايجاد مي شد در حد توان مبارزه مي كرد؛ از جمله ي آنها، مبارزه حضرت عليه السلام با جبرگرايي است كه معاويه مروج آن بود و


قبلا در اين باره صحبت شد.

امام عليه السلام در پاسخ حسن بصري كه درباره قضا و قدر سؤال كرده بود و صريحا اعلام كرد كه انديشه جبر و تفويض به كلي مردود است و نوشت:

«فمن لم يؤمن بالقدر خيره و شره ان الله يعلمه، فقد كفر و من احال المعاصي علي الله فقد فجر...» [3] .

كسي كه معتقد نيست كه تقدير خير و شر به دست خدا مي باشد و خدا عالم به آنهاست كافر است و كسي كه معاصي را به خدا نسبت دهد فاجر است.

گواه اينكه امام حسن عليه السلام هرگز دست از مبارزه با شرك و نفاق برنداشته و دين خدا را حمايت مي كرد توطئه معاويه براي شهادت آن بزرگوار مي باشد.

«اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد صلي الله عليه و آله و آل محمد صلي الله عليه و آله و آخر تابع له علي ذلك» [4] .


فاني ادعوكم الي احياء معالم الحق و اماتة البدعة فان تجيبوا تهتدوا سبل الرشاد. [5] امام حسين عليه السلام


پاورقي

[1] مقاتل الطالبيين،ر ص 47.

[2] همان.

[3] تحف العقول، ص 166.

[4] زيارت عاشورا.

[5] اخبار الطوال، الدينوري، ص 231، امام حسين عليه‏السلام در نامه‏ي خود به عده‏اي از مردم بصره نوشت: شما را به احياي تعليمات اسلام و از بين بردن بدعت‏ها دعوت مي‏کنم اگر اجابت کنيد به راه‏هاي درست هدايت خواهيد شد.