معاويه در مسند قدرت
معاويه با قدرت سپاه شام و دسيسه هاي غير انساني به خلافت دست يافت. او پس از به دست گرفتن حكومت، تمام شرايط و بندهاي قرارداد را علنا زير پا نهاد. و در خطبه اي كه در همان ساعات اوليه در كوفه ايراد كرد، صريحا به اين مطلب اقرار نمود، او گفت: «من تنها به خاطر دفع فتنه آن شروط را پذيرفتم و اكنون كه فتنه برطرف شده به هيچ وجه آن شروط را قبول ندارم.» [1] .
معاويه با زير پا نهادن عهدنامه، حكومت استبدادي خود را آغاز نمود و عداوت خارج از حد خودش را نسبت به دودمان پيامبر صلي الله عليه و آله و فرزندان علي عليه السلام به طرق مختلف ابراز كرد. و آنها را از صحنه فعاليتهاي اجتماعي كنار گذاشت؛ حتي در مسائل علمي و ديني نيز رابطه مردم با آنان قطع شد. چون هر گونه ارتباط با اهل بيت عليهم السلام از ناحيه امويها جرم تلقي مي شد و با خشونت روبرو مي گرديد.
نتيجه اين خشونت ها و قطع ارتباط مردم با اهل بيت پيغمبر صلي الله عليه و آله، انحرافات وسيع فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي بود كه قبلا به طور مفصل درباره آنها سخن گفتيم. و بحث انحرافات سياسي، در بخش زمينه هاي سياسي نهضت امام حسين عليه السلام مطرح خواهد شد.
پاورقي
[1] اعلام الوري، ج 1، ص 206؛ فتوح، ابناعثم، ج 4، ص 164؛ الا و اني کنت شرطت في الفتنة شروطا اردت بها الالفة و وضع الحرب الا و انها تحت قدمي....