بازگشت

تلاش هاي امام حسن مجتبي براي حفظ و احياي اسلام


پس از شهادت مظلومانه علي بن ابي طالب عليه السلام، فرزند بزرگوار او، امام حسن عليه السلام به خلافت رسيد و مدت 6 ماه در مسند حكومت بود. امام حسن عليه السلام در شرايطي زعامت جامعه اسلامي را بر عهده گرفت كه فضاي سياسي و اجتماعي عراق به دنبال جنگ هاي جمل، صفين و نهروان از يك سو گرفته و غم آلود و از سوي ديگر پر از وسوسه و نگراني شده بود. اصلاحات علي عليه السلام براي اهل دنيا سخت گران آمد؛ و كوفي ها كه قبلا در نبردهاي پيروزمندانه با مشركين صاحب ثروت فراوان شده بودند در جنگ هاي داخلي بسيار آسيب ديدند و لذا حاضر به همكاري با اهل بيت عليهم السلام نبودند. البته بعد از شهادت حضرت علي عليه السلام مردم براي نجات خود از دست معاويه و اهل شام چاره اي جز بيعت با امام مجتبي عليه السلام نداشتند. اما وقتي از تهديدها و تطميع هاي معاويه با اطلاع شدند دور


حضرت عليه السلام را خالي گذاشتند.

برخورد دوگانه مردم عراق دور از انتظار نبود چرا كه در اواخر حكومت علي عليه السلام نيز نه تنها حاضر نبودند عليه مهاويه متحد شوند و به جنگ او بروند بلكه براي دفاع از خود عراق نيز تلاشي نمي كردند لذا امام علي عليه السلام زبان به ملامت مي گشايد و مي فرمايد:

«اي گروهي كه وقتي دستور مي دهم اطاعت نكرده و وقتي دعوت مي كنم اجابت نمي كنيد...! شما را به خدا قسم آيا ديني نيست كه شما را وحدت بخشد، آيا حميتي نيست كه شما را تحريك كند آيا تعجب نيست كه معاويه، بيابان گردان جاهل را بدون هزينه و عطا فرامي خواند او را متابعت مي كنند و من شما را دعوت مي كنم در حالي كه باقيمانده اسلام هستيد اما... نسبت به هيچ يك از دستورات رضايتبخش من رضايت نمي دهيد... تنها چيزي كه دوست دارم ملاقات مرگ است.» [1] .

اين اوصاف مردم سست عنصري است كه به ظاهر پيرو علي عليه السلام بودند و با امام حسن عليه السلام بيعت كردند. در حالي كه گروه هاي ديگري نيز در عراق بودند كه اعتقادي به امامت امام حسن عليه السلام نداشتند، از جمله آنها خوارج و هواداران معاويه بودند.

اما اوضاع شام در اين دوره بسيار متفاوت از عراق بود. مردم تا قبل از حكميت، معاويه را «امير» مي خواندند. ولي در اين زمان او را «اميرالمومنين» صدا مي زدند. آنان جايگاه سياسي و ديني معاويه و حزب اموي را بسيار رفيع مي دانستند. معاويه همانطور كه قبلا گفتيم با استخدام نيروهاي سياسي، نظامي و ديني قدرت زيادي كسب كرده بود. لذا بعد از شهادت علي عليه السلام از فرصت استفاده كرد و به عراق لشكركشي نمود.


پاورقي

[1] نهج‏البلاغه، خطبه 180.