بازگشت

گستردگي انحرافات فرهنگي


در اثر سياست هاي غلط فرهنگي و گسترش بدون برنامه حوزه اسلامي به وسيله فتوحات، انحرافات عميق فرهنگي در جهان اسلام خودنمايي مي كرد.

مسلمانان علاوه بر ناآگاهي از مباني دين اسلام، بسياري از بدعت هاي خود را جزئي از اسلام مي دانستند و عده اي از عالم نماها حق تشريع و اجتهاد براي خويش قايل بودند. سيره خلفا مخصوصا سيره ي شيخين (ابوبكر و عمر) به عنوان حجت شرعي تلقي مي شد و احكام اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله معطل مانده بود. مردم اسلام را به شكل دولتي و تابع دولت مي ديدند و روح ديني در آنها ضعيف شده بود.

بنابراين احياء و مطرح كردن احكام قرآن و سنت و اجراي آنها با معضلات جدي روبه رو و نيازمند كار فرهنگي بود كه هم وقت زياد مي طلبيد و هم نيروي آگاه و مؤمن لازم داشت كه هيچ يك براي حضرت امير عليه السلام فراهم نشد. لذا با شهادت آن حضرت عليه السلام افراد رجعت طلب با استفاده از همين زمينه ها مجددا حاكميت را به دست گرفتند. موارد عيني اين انحرافات را در عصر خلفا بررسي كرديم.