بازگشت

اصلاحات فرهنگي


يكي از مسؤوليت هاي اصلي ائمه عليهم السلام به عنوان جانشين رسول خدا صلي الله عليه و آله، حفظ و تبيين دين الهي است كه حضرت امير عليه السلام پس از به دست گرفتن حكومت، به خوبي آن را ايفا نمود. علي عليه السلام براي نشر اسلام از دو راه اقدام كرد: الف - تبليغ و معرفي اسلام ناب


محمدي صلي الله عليه و آله؛ ب - تربيت شاگردان شايسته.

الف - تبليغ و معرفي اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله: حضرت امير عليه السلام به خاطر مقام و منزلتي كه نزد پيامبر صلي الله عليه و آله داشت. از روز اول بعثت با وحي الهي و تفسيرهاي پيامبر صلي الله عليه و آله از وحي آشنا شد و تا آخرين لحظات زندگي پيامبر صلي الله عليه و آله در كسب معارف از آن چشمه سار حكمت و علم كوشيد. چنان كه خود فرمود:

«براي من منزلتي نزد رسول خدا صلي الله عليه و آله بود كه براي هيچ كس نبود: هر روز صبح زود به خانه آن حضرت مي رفتم و از پشت در به حضرت صلي الله عليه و آله سلام مي كردم، اگر پيامبر صلي الله عليه و آله آمادگي داشت وارد حجره ي حضرت صلي الله عليه و آله مي شدم.» [1] .

در سنن ابن ماجه روايت شده است كه حضرت امير عليه السلام روزي دو بار پيامبر صلي الله عليه و آله وارد مي شد: يكي اول شب و يكي اول صبح و در مورد معارف قرآن كريم از محضر پيامبر صلي الله عليه و آله بهره مي برد. [2] .

علي عليه السلام با اين منزلت بلند علمي، در زمان حكومت خويش در تبليغ و تبيين قرآن كريم و سنت پيامبر صلي الله عليه و آله تلاش فراوان نمود و توانست بخشي از معارف الهي را كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله دريافت كرده بود به مسلمانان انتقال دهد او تفسير قرآن كريم را در جامعه گسترش داد. به نحوي كه بيشتر تفاسير شيعه و سني كه مشتمل بر بيانات پيامبر صلي الله عليه و آله است از اين طريق نقل شده است.

علي بن ابي طالب عليه السلام علاوه بر تفسير صحيح قرآن و حفظ آن از تحريف و تأويل، براي تلفظ صحيح كلمات علم نحو را ابداع نمود و از اين طريق به فهم قرآن و سنت و حفظ آنها از برداشت هاي غلط كمك قابل توجهي نمود.

اميرمؤمنان عليه السلام منع كتابت و نشر احاديث پيامبر صلي الله عليه و آله را كه در عصر خلفا اعلام شده بود از ميان برداشت و با تمام وجود در نشر احاديث نبوي تلاش كرد كه بخشي از آنها در


خطبه هاي حضرت علي عليه السلام در نهج البلاغه آمده است. گرچه آنچه سيد رضي قدس سره جمع آوري نموده، تمام خطبه هاي حضرت عليه السلام نيست؛ بلكه خطبه ها و نامه ها و كلماتي است كه به نظر خودش از بلاغت و زيبايي خاصي برخوردار بوده است، و متأسفانه بسياري از فرمايشات آن حضرت در دست نيست.

خطبه هايي كه سيد رضي گردآوري نمود. حدودا 236 خطبه مي باشد در حالي كه مسعودي مي گويد:«آنچه مردم از سخنان حضرت امير عليه السلام در حفظ دارند 483 خطبه است.» [3] .

در عين حال اين مقداري كه سيد رضي تحت عنوان نهج البلاغه گرد آورده است. درياي بيكران معارف اسلامي مي باشد كه اصول دين و اخلاق اسلامي در آن گنجينه بزرگ به خوبي تبيين شده است.

حضرت امير عليه السلام اصحاب خود را به تدوين و انتشار حديث سفارش كردند و خود نيز مصحفي به يادگار گذاشت.

ب - تربيت شاگردان شايسته: علي عليه السلام علاوه بر تبيين معارف اسلامي و سنت نبوي براي مردم، شاگرداني لايق و شايسته نيز تربيت كرد و معارف دين را به آنها آموخت. و بعضي از آنها را براي تبليغ آن معارف، به شهرها و ولايت هاي ديگر فرستاد، اينان سنگ زيربناي فرهنگ تشيع شدند؛ كه از جمله آنها، ابن عباس، كميل بن زياد، مالك اشتر، ميثم تمار، ابوالاسود دئلي، رشيد هجري، حجر بن عدي... مي باشند.


پاورقي

[1] نقش ائمه عليهم‏اسلام در احياء دين، ج 14، ص 172 به نقل از مسند احمد، ج 1، ص 85 و 107.

[2] سنن ابن‏ماجه، حديث، 3708.

[3] مروج‏الذهب، ج 2، ص 419.