بازگشت

اوج تهديد و اختناق


بعد از شهادت علي عليه السلام و به خلافت رسيدن معاويه در سال چهل هجري، سياست تهديد و قتل با شدت و قدرت بيشتري اجرا شد. مخصوصا در كوفه پايگاه شيعيان علي عليه السلام، زياد بن سميه ياران علي عليه السلام را مورد تعقيب قرار داد و هر كس را پيدا كرد به قتل رساند يا دست ها و پاهاي آنها را قطع نمود و بر شاخه هاي درختان خرما به دار آويخت، يا نابينا ساخت. به طوري كه احدي از شخصيت هاي معروف شيعه در عراق باقي نماند.

به تعبير ابن ابي الحديد آن قدر اختناق شدت يافت كه افراد به خادم و همسر خودشان نيز اعتماد نداشتند و اگر مي خواستند حرفي به آنها بزنند قبلا آنها را قسم مي دادند كه مطالب را به حكومت منتقل نكنند. [1] .

معاويه «سمرة بن جندب» را به فرمانداري بصره منصوب كرد. اين مرد خون آشام چنان قتل و كشتاري به راه انداخت كه به حساب نمي آيد. كسي از انس بن سيرين پرسيد: سرمة چند نفر را كشته بود؟ وي جواب داد: مگر قابل شمارش است؟!

سمره در مدت كوتاهي هشت هزار نفر را كشت وقتي نزد «زياد» آمد گفت: باكي ندارم كه هشت هزار نفر ديگر را نيز بكشم!! [2] .

ابوسوار عدوي مي گويد: «سمرة» چهل و هفت نفر از بستگان مرا كه همه حافظ قرآن


بودند در يك روز به قتل رسانيد! [3] .

«زياد بن سميه» در اواخر عمر اهل كوفه را در دارالاماره جمع مي كرد. و آنها را به سب علي وادار مي كرد. هر كس از لعن علي خودداري مي كرد مي كشت و خانه اش را ويران مي ساخت. [4] .

اين سياست وحشيانه معاويه تا آنجا پيش رفت كه هر كس اهل بصيرت و تقوا بود گرفتار آن شد، درست همان طور كه علي عليه السلام قبلا از گستردگي اين فتنه خبر داده بود:


پاورقي

[1] همان، ص 45.

[2] طبري، ج 6، ص 132.

[3] طبري، ج 6، ص 132.

[4] مروج الذهب، ج 3، ص 35؛ الکامل، ابن‏اثير، ج 3، ص 73.