بازگشت

بي اعتنايي كامل به فضيلت ها و ارزش هاي اسلامي


چنانكه اولياء خدا و اهل بيت پيغمبر صلي الله عليه و آله پيش بيني مي كردند و هشدار مي دادند، با حاكميت معاويه بسياري از ارزش هاي اسلامي به فراموشي سپرده شد. و بار ديگر جاهليت با همه ويژگي هايش جلوه گر شد. امام حسين عليه السلام در مورد بني اميه و اوضاع فرهنگي زمان خويش فرمود: «الا ان هؤلاء قد لزموا طاعة الشيطان و تركوا طاعة الرحمن و اظهروا الفساد و عطلوا الحدود و استأثروا بالفي ء و احلوا حرام الله و حرموا حلاله و...» [1] .

آگاه باشيد اينان (بني اميه) اطاعت خدا را ترك و پيروي از شيطان را بر خود فرض نموده اند فساد را ترويج و حدود الهي را تعطيل نموده في ء را (كه مختص خاندان


پيغمبر صلي الله عليه و آله است) به خود اختصاص و حلال و حرام و اوامر و نواهي خداوند را تغيير داده اند. معاويه به هيچ حقيقتي پايبند نبود و تلاش مي كرد مردم را از تحت بندگي خدا به بردگي خود درآورد. او تمام خصلت هاي يك پيشواي باطل را دارا بود. فساد و تباهي از وجودش و خاندانش و حمايت كننده گانش مي باريد. او مصداق بارز اين آيات قرآن كريم بود كه خداي متعال مي فرمايد:«ما آنها را (ستمگران) پيشواياني قرار داديم كه (مردم را) به دوزخ فرامي خوانند و روز قيامت ياري نخواهند شد.» [2] «آنها قلب دارند ولي درك نمي كنند و چشم دارند اما نمي بينند. و گوش دارند لكن نمي شنوند آنها همانند چهارپايان بلكه بدتر از آنها هستند» [3] . «آنان كوشش مي كنند ديگران را از راه حق بازدارند و به انحراف بكشانند. آخرت را نيز انكار كرده اند و نپذيرفته اند.» [4] .

معاويه سردمدار نيروي هاي مرتجع بود كه با تمام وجود تلاش مي كرد جامعه اسلامي را به عقب برگرداند. علي عليه السلام درباره او و حاميانش فرمود:«به هوش باشيد كه دست از ريسمان اطاعت برگرفته ايد و با تجديد رسوم جاهليت دژ محكم الهي را درهم شكسته ايد...» [5] .

و امام حسين عليه السلام در آستانه قيام خود فرمود: «پيشامد ما همين است كه مي بينيد؛ جدا اوضاع زمان دگرگون گرديده، زشتي ها آشكار و نيكيها و فضيلتها از محيط ما رخت بربسته است از فضايل انساني چيزي باقي نمانده است مگر اندكي مانند قطرات ته مانده ظرف آب، مردم در زندگي ننگين و ذلت باري به سر مي برند كه نه به حق عمل و نه از باطل روگرداني مي شود. شايسته است كه در چنين محيط ننگين، شخص باايمان و بافضيلت فداكاري و جانبازي كند و به سوي فيض ديدار پروردگارش بشتابد. من در چنين محيط ذلت باري مرگ را جز


سعادت و خوشبختي، و زندگي با اين ستمگران را چيزي جز رنج و نكبت نمي دانم.» [6] .

با مرگ معاويه و حاكميت فرزندش يزيد خلافت اسلامي انحراف افزونتري پيدا كرد [7] و زمينه ظلم و جنايت بيشتر نسبت به اولياء خدا و از بين رفتن احكام الهي پديد آمد.


والله لا يزالون حتي لا يدعوا لله محرما الا استحلوه و لا عقدا الا حلوه. [8] امام علي عليه السلام


پاورقي

[1] طبرسي، ج 4، ص 34.

[2] و جعلناهم ائمة يدعون الي النار و يوم القيامة لا ينصرون. (قصص (28)، آيه‏ي 41).

[3] لهم قلوب لا يفقهون بها و لهم اعين لا يبصرون بها و لهم اذان لا يسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون. (اعراف (7)، آيه‏ي 179).

[4] الذين يصدون عن سبيل الله و يبغونها عوجا و بالاخرة هم کافرون. (هود (11)، آيه 19).

[5] نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 192.

[6] تاريخ طبري، ج 4، ص 305؛ تحف العقول، ص 174.

[7] معاويه فرزندش يزيد را بدون هيچ‏گونه شايستگي، صرفا براساس سنتهاي رايج سلطنتي به جانشيني برگزيد و با زور و تزوير براي او بيعت گرفت.

[8] نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 98، به خدا سوگند آنها (بني‏اميه) حرامي باقي نمي‏ماند مگر مرتکب خواهند شد و عهد و پيماني از اسلام نمي‏ماند مگر اينکه بازمي‏کنند.