بازگشت

فقر فرهنگي


بني اميه از جهل و ناداني تازه مسلمانان شام به خوبي بهره جستند. مردم شام علاوه بر جديد الاسلام بودنشان، از آگاهي بسيار كمي برخوردار بودند. آنها اهل بيت پيغمبر را نمي شناختند و از اسلام اطلاعات بسيار محدودي داشتند. به همين جهت معاويه هسته مركزي تشكيلات حكومتي خود را از اين مردم غافل و جاهل برگزيد. مسعودي در مروج الذهب مي نويسد:«يكي از دوستان اهل علم گفت: ما درباره ابوبكر و عمر و علي و معاويه بحث مي كرديم،عده اي ناظر مباحثه بودند؛ يكي از آنها كه عاقل ترين آنها بود گفت شما درباره ابوبكر و عمر و... چه مي دانيد من پرسيدم شما درباره ي آنها چه فكر مي كنيد؟ جواب داد آيا علي پدر فاطمه نبود؟ گفتم فاطمه كيست؟ گفت همسر پيغمبر و دختر عايشه خواهر معاويه

. گفتم حكايت علي چه بوده است؟ گفت: در جنگ حنين با پيغمبر كشته شد.» [1] .

مردم شام چنان در بي خبري به سر مي بردند كه بني اميه را تنها وارثان پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله مي دانستند عبدالله بن علي وقتي از شام برگشت گفت: «اهل شام براي پيامبر صلي الله عليه و آله اهل بيت و خويشاوندي كه از او ارث ببرد غير از بني اميه نمي شناسند.» [2] .

حكومت حزب اموي، در واقع بر همين عقب افتادگي مردم شام پايه نهاده شده بود و به همين جهت معاويه همواره مراقب بود تا مبادا از مخالفان خلفاي اموي كسي وارد شام شود و وضع موجود را تغيير دهد. و هنگامي كه ابوذر به شام هجرت كرد او را اخراج و با


وضع رقت باري او را به مدينه بازگرداند. عقب افتادگي و جهل مردم شام دلايل متعددي داشت كه دشواري راه ها و ارتباط و كنترل شديد امويان و ايجاد سانسور فكري از جمله آنها مي باشد.


پاورقي

[1] مروج الذهب، ج 3، ص 43.

[2] همان، 44.