بازگشت

بني اميه در قرآن و سنت


چنانكه قبلا گفتيم بني اميه از عناصر رجعت طلب در عصر رسالت بودند و رسول خدا صلي الله عليه و آله نيز درباره آنها بيانات صريح و روشني داشت. و بارها از فتنه اي كه توسط آنها ايجاد گرديد خبر داد. پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله علاوه بر پيش بيني فتنه و ظلمتي كه امتش گرفتار خواهد شد، عاملين ارتجاع را نيز معرفي فرمود:

«اذا بلغ بنو العاص (او بنو ابي العاص) ثلاثين رجلا اتخذوا مال الله دولا و عباد الله خولا و دين الله دغلا؛» [1] .

هنگامي كه پسران «عاص» به سي تن برسند اموال عمومي را كه متعلق به خداست به ثروت شخصي تبديل كرده، دست به دست خواهند گردانيد، و بندگان خدا را برده خويش خواهند كرد، و دين خدا را مايه فريب و خيانت خواهند كرد.

و خداوند متعال پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله را از فتنه اي كه به دست بني اميه ايجاد مي گردد آگاه ساخت. آن حضرت صلي الله عليه و آله در عالم رؤيا ديد كه مرداني چند همچون بوزينه بر منبرش بالا مي روند.

خداي سبحان مي فرمايد:

«ما جعلنا الرويا التي اريناك الا فتنة للناس، و الشجرة الملعونة في القران و


نخوفهم فما يزيدهم الا طغيانا كبيرا» [2] .

و ما آن رؤيايي را كه به تو نشان داديم، فقط براي آزمايش مردم بود؛ همچنين شجره ملعونه (درخت نفرين شده) را كه در قرآن ذكر كرده ايم. ما آنها را بيم داده (و انذار) مي كنيم؛ اما جز طغيان عظيم، چيزي بر آنها نمي افزايد. از امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرموده اند مراد از شجره ي ملعونه در آيه شريفه بني اميه مي باشند كه جايگاه حضرت رسول صلي الله عليه و آله را پس از وي غصب نمودند و ذريه آن حضرت صلي الله عليه و آله را يكي پس از ديگري به شهادت رساندند. [3] .

گفته اند پيامبر صلي الله عليه و آله از هنگامي كه اين خواب را ديد تا به هنگام رحلت هرگز آسوده خاطر و خندان ديده نشد.» [4] .

«سيوطي»، مفسر ديگر اهل سنت مي نويسد: ابن ابي حاتم از يعلي بن مره نقل كرده كه پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: در رؤيا بني اميه را ديدم كه بر منابر در حال جست و خيزند، و به زودي بر شما سلطنت خواهند كرد و خواهيد ديد كه بدترين حكام و اربابان هستند. پيامبر صلي الله عليه و آله بر اثر آن اندوهگين گشت، پس خدا اين آيه را فروفرستاد:«و ما جعلنا الرؤيا التي اريناك الا فتنة للناس...» [5] .

حضرت علي عليه السلام به خطر سلطه اموي ها زياد اهميت مي داد و اعلام خطر مي كرد ولي كمتر كسي متوجه مي شد بخشي از سخنان آن حضرت عليه السلام در نهج البلاغه آمده است و در صورتي كه همه آنها جمع آوري شود مي تواند به عنوان كتاب مستقلي مطرح گردد. براي نمونه به دو خطبه از خطبه هاي آن رادمرد آگاه اشاره مي كنيم: «اگر مرا از دست دهيد ناراحتي هاي زندگي و مشكلات بر شما فروبارد، بسياري از پرسش كنندگان سر در پيش افكنده و به حيرت فروروند... فتنه ها آنگاه كه روآورند با


حق مشتبه مي شوند... آگاه باشيد ترسناك ترين فتنه ها از نظر من فتنه بني اميه است؛ فتنه اي است كور، و ظلماني كه حكومتش همه جا را فراگيرد، و بلاي آن مخصوص نيكوكاران است... به خدا سوگند، بني اميه بعد از من براي شما زمامداران بدي خواهند بود، آنها همانند شتر بدخويي هستند كه صاحب خود را دندان مي گيرد، و با دستش بر سر او مي كوبد و با پا وي را دور مي كند، و از شير خود آنها را منع مي نمايد.. شكنجه هاي آنها بر شما طولاني خواهد بود... فتنه هاي آنها پشت سر يكديگر با قيافه ي زشت و ترسناك بر شما فرومي بارد، نه راهنمايي در آن خواهد بود و نه پرچم نجاتي در لابلاي آن به چشم مي خورد و رهبري شما را در آن زمان ما به عهده نخواهيم داشت... در آن هنگام قريش دوست دارد آنچه در دنياست از دست بدهد تا يك بار ديگر مرا ببيند. گرچه لحظاتي كوتاه به اندازه كشتن شتري باشد، تا به اصرار از آنها چيزي بپذيرم كه امروز پاره اي از آن را مي خواهم و نمي دهند.» [6] .

و همچنين فرمود: «اي مردم! به زودي زماني مي رسد كه اسلام همانند ظرفي كه واژگون شود و آنچه در آن است بريزد، واژگون گردد (و مردم حقايق آن را به كلي فراموش كنند.» [7] .

اين بحث در زمينه هاي سياسي قيام امام حسين عليه السلام به طور مفصل مطرح خواهد شد لذا ما در اينجا به همين مقدار بسنده مي كنيم.


پاورقي

[1] کنز العمال، ج 6، ص 29 و 30؛ مستدرک صحيحين، ج 4، ص 479.

[2] اسراء (17)، آيه‏ي 60.

[3] کنزالعمال، ج 6، ص 40؛ مجمع البيان، ج 3، ص 434.

[4] الميزان، ج 13، ص 137؛ مجمع‏البيان، ج 3، ص 434.

[5] الدر المنثور، سيوطي، ذيل آيه 60، اسراء؛ مجمع البيان، ج 3، ص 434.

[6] نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 93.

[7] همان، خطبه‏ي 103.