بازگشت

مقام ممتاز اهل بيت


قبل از اينكه سياست خلفاء در مورد محدود ساختن اهل بيت پيغمبر صلي الله عليه و آله را توضيح دهيم. لازم است شمه اي از روايات وارده در وصف اهل بيت عليهم السلام را نقل كنيم تا معلوم گردد، سياست بازان چه ظلم بزرگي در حق اهل بيت عليهم السلام و جامعه نوبنياد اسلامي روا داشتند. عمده مطالب را از زبان آگاه ترين افراد بعد از پيغمبر يعني علي بن ابي طالب عليه السلام [1] .

نقل خواهيم نمود:

«اهل بيت عليهم السلام جايگاه راز خدا، پناهگاه دين او، صندوق علم او، مرجع حكم او، گنجينه هاي كتاب هاي او، و كوه هاي دين او مي باشند. خداي متعال به وسيله ي اهل بيت عليهم السلام پشت دين را راست كرد. و تزلزلش را مرتفع ساخت... احدي از امت با آل محمد قابل قياس نيست. كساني را كه از نعمت آنها متنعمند با خود آنها نتوان هم ترازو كرد، آنان ركن دين و پايه ي يقينند؛ تند روان بايد به آنان (كه ميانه روند) برگردند و كند روان بايد سعي كنند به آنان برسند؛ شرايط ولايت امور مسلمانان در آنها جمع است


و پيغمبر صلي الله عليه و آله درباره آنها تصريح كرده است و آنان كمالات نبوي را به ارث برده اند.» [2] .

همچنان كه در مسأله نبوت، مقايسه كردن افراد ديگر با پيغمبر صلي الله عليه و آله غلط است در مسأله خلافت و امامت نيز با وجود افرادي در اين سطح از دانش و بينش، سخن گفتن از ديگران بيهوده است:

«نحن شجرة النبوة و محط الرسالة و مختلف الملائكة و معادن العلم و ينابيع الحكم» [3] .

ما درخت نبوت و فرودگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان و معدن هاي علوم و سرچشمه هاي حكمت هاييم.

«كجا هستند آنانكه ادعا مي كردند راسخان در علمند نه ما؟ (و اين ادعا را از طريق دروغ و ستم بر ما عنوان مي كردند) كجا هستند تا ببينند كه خداوند ما را برتري داد و آنان را پست و خوار ساخت؛ به ما عطا كرد و آنها را محروم؛ ما را در حريم نعمت خويش داخل، و آنان را خارج نموده است به وسيله ما درخواست هدايت مي شود و از منبع وجود ما نابينايان خواستار روشنايي مي گردند» [4] .

«نحن الشعار و الاصحاب و الخزنة و الابواب و لا تؤتي البيوت الا من ابوابها؛ فمن اتاها من غير ابوابها سمي سارقا» [5] .

جامه زيرين و ياران واقعي و گنجوران دين و درهاي ورودي اسلام ماييم، به خانه ها جز از درهايي كه براي آنها مقرر شده است نتوان داخل شد، فقط دزد است كه از ديوار وارد مي شود.

«بالاترين آيات ستايشي قرآن درباره آنان است، گنج هاي خداي رحمانند. اگر لب به سخن بگشايند آنچه بگويند عين حقيقت است و اگر سكوت كنند ديگران بر آنان پيشي


نمي گيرند.» [6] .

«آنان مايه ي حيات علم و مرگ جهل مي باشند، حلم و بردباري شان (يا حكم هايي كه صادر مي كنند) از ميزان علمشان حكايت مي كند، و سكوت هاي به موقعشان از توأم بودن حكمت با منطق آنها خبر مي دهد؛ نه با حق مخالفت مي ورزند و نه در حق اختلاف مي كنند. آنان پايه هاي اسلام و وسايل احتفاظ مردمند، به وسيله ي آنها حق به جاي خود برمي گردد و باطل از جايي مكه قرار گرفته دور مي شود و زبانش از بيخ بريده مي شود، آنان دين را از روي فهم و بصيرت و براي عمل فراگرفته اند، نه آنكه طوطي وار شنيده و ضبط كرده باشند و تكرار كنند، همانا ناقلان علوم فراوانند اما جانبداران آن كم هستند.» [7] .


پاورقي

[1] پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود: علي باب علمي و مبين لامتي ما ارسلت به من بعدي (الغدير، ج 6، ص 80) احاديث به اين مضمون از پيامبر صلي الله عليه و آله متعدد و متواتر است.

[2] نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 2.

[3] همان، خطبه‏ي 109.

[4] همان، خطبه‏ي 144.

[5] همان، خطبه‏ي 154.

[6] نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 154.

[7] همان، خطبه‏ي 239.