بازگشت

ويژگي هاي منافقان


قرآن كريم انسان ها را از جهت تقواي اعتقادي و عبادي به سه دسته تقسيم نموده است:

الف: مؤمنان و پرهيزكاران

ب: منافقان

ج: مشركان و كافران

در معرفي گروه نخست (مؤمنان) فرمود: «الذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوة و مما رزقناهم ينفقون، والذين بما انزل اليك و ما انزل من قبلك و بالاخرة هم يوقنون» [1] .

پرهيزكاران كساني هستند كه به غيب ايمان مي آورند و نماز را برپا مي دارند و از تمام نعمت ها و مواهبي كه به آنان روزي داده ايم انفاق مي كنند. و آنان كه به آنچه بر تو نازل گرديده و آنچه پيش از تو بر پيامبران پيشين نازل شده ايمان مي آورند و به رستاخيز يقين دارند.

بنابراين مؤمنان كمساني هستند كه هم تقواي اعتقادي دارند يعني به خدا، روز قيامت و رسالت پيامبر خاتم صلي الله عليه و آله ايمان دارند و هم تقواي عبادي دارند، چرا كه نماز را به پا مي دارند و هم تقواي مالي دارند؛ زيرا زكات مي پردازند.

در معرفي گروه دوم (منافقان) تمام خصايصي را كه درباره ي مؤمنان به كار برد به


صورت سلبيه بيان كرد. درباره عدم تقواي اعتقادي آنها فرمود: «و من الناس من يقول امنا بالله و باليوم الاخر و ما هم بمؤمنين» [2] گروهي از مردم كساني هستند كه مي گويند:«به خدا و روز قيامت ايمان آورده ايم.» در حالي كه ايمان ندارند.

«اذا جاءك المنافقون قالوا نشهد انك لرسول الله و الله يعلم انك لرسوله و الله يشهد ان المنافقين لكاذبون» [3] ؛ هنگامي كه منافقان نزد تو آيند مي گويند:«ما شهادت مي دهيم كه يقينا تو رسول خدايي. و خداوند مي داند كه تو رسول او هستي، ولي خداوند شهادت مي دهد كه منافقان دروغگو هستند (و به گفته خود ايمان ندارند).

و درباره عدم تقواي عبادي و مالي آنها فرمود:«و ما منعهم ان تقبل منهم نفقاتهم الا انهم كفروا بالله و برسوله و لا يأتون الصلوة الا و هم كسالي و لا ينفقون الا و هم كارهون» [4] ؛ هيچ چيز مانع قبول انفاق هاي آنها نشد، جز اينكه آنها به خدا و پيامبرش كافر شدند و نماز به جاي نمي آورند جز با كسالت، و انفاق نمي كنند مگر با كراهت. همچنين درباره ي منافقان فرمود: آنها كساني هستند كه با زبان ايمان آوردند نه با قلب:«يا ايها الرسول لا يحزنك الذين يسارعون في الكفر من الذين قالوا امنا بافواههم و لم تؤمن قلوبهم» [5] اي فرستاده (خدا)! آنها كه در مسير كفر شتاب مي كنند و با زبان مي گويند:«ايمان آورديم» و قلب آنها ايمان نياورده تو را اندوهگين نسازند.

در روز امتحان و زمان فداكاري در راه دين، اعتقادات حقيقي منافقان (يعني كفر) آشكار مي شود. «هم للكفر يومئذ اقرب منهم للايمان يقولون بافواههم ما ليس في قلوبهم» [6] آنها در آن هنگام (جنگ) به كفر نزديك تر بودند تا به ايمان؛ به زبان خود چيزي مي گويند


كه در دل هايشان نيست.

و در سوره ي مائده فرمود:«فتري الذين في قلوبهم مرض يسارعون فيهم يقلولون نخشي ان تصيبنا دائرة» [7] كساني را كه در دل هايشان بيماري است مي بيني كه در (دوستي با) آنان، (كفار) بر يكديگر پيشي مي گيرند، و مي گويند:«مي ترسيم حادثه اي براي ما اتفاق بيفتد».

منافق از آن جهت كه علاوه بر شك، اهل خدعه، خيانت و دروغ نيز هست پست ترين جايگاه را در جهنم دارد:«ان المنافقين في الدرك الاسفل من النار» [8] .

و حضرت علي عليه السلام درباره ويژگي هاي منافقان فرمود: «اي بندگان خدا! شما را به تقوا و پرهيزكاري سفارش مي كنم، و از منافقان برحذر مي دارم زيرا آنها گمراه و گمراه كننده اند، خطاكار و خطا اندازند، به رنگ هاي گوناگون بيرون مي آيند، و به قيافه و زبان هاي متعدد خودنمايي مي كنند، و از هر وسيله اي براي فريفتن و درهم شكستن شما استفاده مي كنند، و در هر كمينگاهي به كمين شما مي نشينند، بدباطن و خوش ظاهرند، و در نهان براي فريب مردم گام برمي دارند. از بيراهه ها حركت مي كنند و گفتارشان به ظاهر شفابخش، اما كردارشان دردي است درمان ناپذير! بر رفاه و آسايش مردم حسد مي ورزند و (اگر بر كسي) بلايي وارد شود خوشحالند، و اميدواران را مأيوس مي كنند آنها در هر راهي كشته اي دارند و در هر دلي راهي و در هر مصيبتي اشك ساختگي مي ريزند. مدح و تمجيد را به يكديگر قرض مي دهند و انتظار پاداش و جزا مي كشند اگر چيزي بخواهند اصرار مي ورزند؛ و اگر ملامت كنند پرده دري مي نمايند.

اگر سرپرستي به عهده شان گذارده شود از حد تجاوز مي كنند در برابر هر حقي باطلي و در برابر هر دليل قطعي شبهه اي؛ براي هر زنده اي قاتلي، براي هر دري كليدي و براي هر شبي چراغي تهيه كرده اند، با اظهار يأس و بي رغبتي مي خواهند به مطامع


خويش برسند تا بازار خود را گرم سازند و كالاي خويش را به فروش برسانند سخن مي گويند ولي باطل خود را شبيه حق جلوه مي دهند، توصيف مي كنند ولي با آراستن ظاهر راه فريب پيش مي گيرند راه ورود به خواسته خود را آسان و طريق خروج از دام خويش را تنگ و پرپيچ و خم جلوه مي دهند آنها دار و دسته شيطانند و بدانيد حزب شيطان در زيانند.» [9] .

اما گروه سوم (مشركان و كافران) تقواي اعتقادي ندارند، لذا شناسايي آنان و مقابله با دسيسه ها و نيرنگ هايشان بر مؤمنان بسيار آسان تر از شناسايي منافقان و نقشه هايشان مي باشد.


و من الناس من يقول امنا بالله و باليوم الاخر و ما هم بمؤمنين. [10] قرآن كريم


پاورقي

[1] بقره (2)، آيات 4 - 3.

[2] بقره (2)، آيه‏ي 8.

[3] منافقون (63)، آيه‏ي 1.

[4] توبه (9)، آيه‏ي 54.

[5] مائده (5)، آيه‏ي 41.

[6] آل عمران (3)، آيه‏ي 167. اين که فرمود به کفر نزديک‏ترند به اين معنا نيست که ايمان هم دارند، ولي به کفر نزديک‏ترند زيرا در اينجا افعل التفضيل مفيد تعين است مثل آيه شريفه «اولوالارحام بعضهم اولي ببعض» يعني آنچه در دل دارند بروز مي‏دهند کمه همان کفر است.

[7] مائده (5)، آيه‏ي 52. وقتي در کنار منافقون. عبارت «في قلوبهم مرض» ذکر مي‏شود مراد افراد ضعيف الايمان هستند و اگر تنها ذکر شد و در تقابل با منافقان نبود قابل صدق بر منافقان نيز مي‏باشد چنانکه در آيات اول سوره بقره‏ي پس از معرفي منافقان فرمود:«في قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا».

[8] نساء (4)، آيه‏ي 145.

[9] نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 194.

[10] بقره (2)، آيه‏ي 8، گروهي از مردم کساني هستند که مي‏گويند ما به خدا و روز قيامت ايمان آورده‏ايم و حال آنکه ايمان نياورده‏اند.