بازگشت

مقدمه


اسلام با ارائه جهان بيني نوين و ديدگاه هاي جديد اجتماعي، اقتصادي و اخلاقي، عمده ي باورها و سنت هاي جاهلي را متحول ساخت؛ و درصدد بازسازي افكار و انديشه ها، براساس ايدلوژي جديد برآمد. اما براي از بين بردن رسوبات افكار و آداب و سنن جاهلي و تربيت جامعه نوبنياد، مطابق عقايد نوين دو مشكل اساسي وجود داشت:

الف - تغيير فرهنگ و ايدئولوژي از تحولات ديرپا و نيازمند زمان بود. و پيغمبر اسلام صلي الله عليه و اله چنين فرصتي پيدا نكرد. لذا آثار اعتقادي و اخلاقي دوران كهن تا اندازه اي در افرادي كه به اسلام گرويده بودند باقي ماند. [1] .


ب - عده اي از مردم اساسا ايمان نياوردند و از روي طمع يا خوف تظاهر به اسلام نمودند. به همين جهت همواره، تلاش مي كردند مكتب نوبنياد اسلام را در جهت تأمين منافع خود سوق و گسترش دهند يعني اسلام را وسيله اي براي كاميابي بيشتر خودشان از دنيا قرار دادند.

بدين سان مكتب اسلام در مقابل خود علاوه بر كفار و مشركين (كه هرگز دست از شيطنت برنداشتند.) سه دسته از مسلمان نماها را نيز داشت كه در بازگشت فرهنگ جاهلي و تضعيف اسلام مؤثر بودند. و عمده ي حوادث معماگونه و اسرار آميز تاريخ اسلام از ناحيه اين مسلمانان ظاهري طراحي و اجرا شده است كه جريان سقيفه بني ساعده (غصب خلافت پيغمبر صلي الله عليه و اله) و حادثه خونين عاشورا مهم ترين آنها مي باشند. اين گروه ها عبارتند از:

1- افرادي كه از روي طمع اسلام را پذيرفتند و همواره در راستاي تأمين آرزوهاي خود قدم برمي داشتند.

2- كساني كه از روي خوف تظاهر به اسلام نمودند و پس از قدرت يابي مجددا به كفر برگشتند.

3- افراد سست اعتقاد و كساني كه در اثر سستي ايمان خواسته يا ناخواسته در خدمت كفر يا نفاق بودند.

دسيسه ها و توطئه هاي دو گروه نخست، تحت عنوان «نفاق» بحث خواهد شد. زيرا هر دو گروه در عدم ايمان به خدا و رسالت پيغمبر صلي الله عليه و آله مشتركند؛ گرچه علت تظاهر به اسلام در آنها متفاوت است.


... و احذركم اهل النفاق، فانهم الضالون المضلون و الزالون المزلون. [2] علي عليه السلام.


پاورقي

[1] پيروان اسلام اکثرا متعلق به بعد از هجرت پيامبر صلي الله عليه و اله، و فتح مکه مي‏باشند. لذا بسياري از مسلمانان تنها دو سال در خدمت پيامبر صلي الله عليه و اله بودند. و پس از آن حضرت نيز مبين و مفسر دين يعني علي بن ابي‏طالب عليه‏السلام در عزلت قرار گرفت و زمينه آشنايي تازه مسلمانان با فرهنگ ديني پديد نيامد. در نتيجه رسوبات فرهنگ جاهلي در اذهان آنان باقي ماند.

[2] نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 194،... و شما را از منافقان برحذر مي‏دارم زيرا آنها گمراه و گمراه کننده‏اند و خطاکار و خطااندازند.