بازگشت

آخرين كلام


من نمي دانم برداشتها و ارزيابيهاي شما از خواندن و مطالعه ي اين كتاب چه بوده است و نمي دانم تا چه اندازه از اين نوشتار راضي و خشنود شده ايد و نمي دانم چه پيشنهادها و انتقاداتي در مغزها و قلبهاي شما نقش بسته است و نمي دانم اگر قرار شود تا شما خواننده ي عزيز كتابي و يا مقاله و نوشته اي درباره ي رسول ترك و يا رسول تركها بنويسيد چه سبك و روشي را انتخاب خواهيد كرد و چگونه خواهيد نوشت؟

همچنين من نمي دانم كه هم اكنون توقع و انتظاراتتان از اين آخرين كلام و از اين صفحه هاي پاياني چيست؟ ولي من به نظرم رسيده است تا در اين صفحه هاي پاياني براي شما بنويسم كه عاشقها دو گونه هستند:

- عاشقهاي بلبل

- عاشقهاي پروانه

شايد هيچكس نمي تواند با قاطعيت ادعا كند و بگويد كه بلبل عاشق تر است و يا پروانه، چون هر دو عاشق و حيرانند و هر دو


مي سوزند و مي سازند اما فقط يكي شهره ي شهر است و سرشناس و ديگري بي سر و صدا و ناشناس، يكي مي سوزد و مي نالد و ديگري مي سوزد و مي پكد، يكي هميشه و مدام ديوانه و مجنون است و ديگري به يكباره جنونش جلوه مي كند.

هر چند كه عاشقان حسين عليه السلام پيچيده تر از اين حرفهايند و هر چند كه عاشقان امام حسين عليه السلام همه ي فرمولها و مرزبنديها را به هم ريخته اند ولي با اين حال من اين آخرين كلام را به قصه ي عاشقي اختصاص داده ام كه به گمان خودم او يكي از عاشقهاي پروانه وار امام حسين عليه السلام بوده است. فقط اميدوارم كه شما خواننده ي عزيز و گرامي تحليل و تفسير خوب و مناسبي از ماجراي اين عاشق پروانه وار داشته باشيد.