بازگشت

ناهار خوردنهاي رسول ترك


يكي از مسائل و موضوعاتي را كه بسياري از دوستان و رفقاي رسول ترك آنرا بيان مي كردند قضيه ي غذا خوردنهاي رسول ترك بود. آنها مي گفتند: حاج رسول هميشه عادت داشت كه هر روز براي ناهار علاوه بر غذاي خود و شاگردش غذاي حداقل ده پانزده نفر را باز بگذارد.

بسياري از دوستان و رفقاي رسول ترك مي گفتند: امكان نداشت كه حاج رسول يك روز ناهارش را به تنهايي بخورد. هميشه زماني كه موقع ناهار مي شد در حدود ده تا بيست نفر در حجره و مغازه ي او جمع مي شدند و با او ناهار مي خوردند و علاوه بر دوستاني كه به او سر مي زدند بسياري از باربرهايي كه در اطراف مغازه ي او در رفت و آمد بودند نيز در سر سفر او حاضر مي شدند.

دوستان و رفقاي رسول ترك مي گفتند: در مغازه ي حاج رسول علاوه بر ناهار چايي نيز بي حد و اندازه داده مي شد.

حاج محمد سنقري مي گفت: حاج رسول خيلي مشتي بود. او هم


براي خودش خوب خرج مي كرد و زياد به كربلا و سفرهاي زيارتي مي رفت و هم بي اندازه و بي حساب و كتاب به ديگران احسان و انفاق و بخشندگي داشت. او سعي مي كرد هميشه در جيبهايش پول باشد تا اگر به فقيري برخورد مي كند بتواند كمك كند.

آقاي حاج سيد احمد تقويان نيز مي گفت: خوب معلوم بود كه حاج رسول هيچ علاقه اي به دنيا نداشت. او هر چه درمي آورد يا خودش خرج مي كرد و يا به فقرا مي داد. حاج رسول در عين اينكه به طور طبيعي آدمي تند مزاج و با ابهت بود ولي برخوردش با مردم خيلي ملايم و آرام بود و در عين اينكه خشن به نظر مي رسيد ولي بسيار وارسته بود.

حاج سيد احمد تقويان مي گفت: حاج رسول نسبت به سادات خيلي احترام و عزت قائل بود به خصوص اگر سيدي را مي ديد كه مداحي نيز مي كند بسيار خوشحال و مسرور مي شد و به شدت به او اظهار علاقه و ارادت مي كرد.

حاج تقي دباغي نيز مي گفت: او خيلي آدم باصفايي بود، اگر با كسي دوست بود اگر چند روزي او را نمي ديد فوري سراغش را مي گرفت و به دنبال او مي افتاد كه چرا پيدايش نيست.

رسول ترك به فاميلها و برادر و خواهرهايش نيز بسيار كمك و رسيدگي مي كرده است. خواهرش ربابه خانم كه پيرزني بسيار مظلوم و مهربان است مي گفت حاج رسول خيلي سخي بود، او هميشه به ما پول مي داد حاج رسول به من و برادرمان مرحوم حاج مهدي كمك


كرد. تا در تبريز خانه اي خريديم. او به فاميلهاي ديگر نيز خيلي كمك مي كرد ما يك فاميلي در تبريز داشتيم كه شوهرش از دنيا رفته بود. حاج رسول هميشه و به طور مرتب براي آنها پول و چيزهاي ديگر مي فرستاد. [1] .



پاورقي

[1] لازم به توضيح است که رسول ترک تا آخر عمرش در دو اتاق اجاره‏اي زندگي مي‏کرده است.