بازگشت

كمك براي ازدواج


حاج مرتضي پستوني هم اكنون صاحب قهوه خانه ي سراي جمهوري است. او در زمان حيات رسول ترك در همين قهوه خانه شاگردي مي كرده است او به مقتضاي شغلش به حجره ها و مغازه هاي اطراف قهوه خانه از جمله به مغازه رسول ترك زياد رفت و آمد مي كرده است. حاج مرتضي پستوني مي گفت:

خدا حاج رسول را رحمت كند، او آدمي بود كه بسياري از گرفتاريهاي مردم را حل مي كرد. هر كسي هر مشكلي داشت اگر به مغازه ي او مي رفت نااميد بيرون نمي آمد. و يكي از صحنه هاي جالبي كه ما شاهدش بوديم اين بود كه هميشه در شبهاي جمعه فقرا و نيازمندان زيادي در جلوي مغازه ي او جمع مي شدند و او به يك يك آنها كمك مي كرد.

حاج مرتضي مي گفت: من خودم نيز در آن زماني كه در اين قهوه خانه به شاگردي مشغول بودم با تشويقها و راهنمايي هاي حاج رسول سنگ بناي ازدواجم گذاشته شد. در واقع حاج رسول واسطه ي اين


ازدواج بود. او يك روز من و مرحوم حاج احمد صاحب قهوه خانه را جمع كرد و سپس با همان لهجه زيباي تركي و شيريني كه داشت به حاج احمد گفت: احمد آقا دخترت را بده به اين مرتضي، اين مرتضي پسري خوب و فعالي است. شما غصه خرج عقد و عروسي را هم نخور اگر كمبودي بود من هستم.

حاج رسول در شب عروسي نيز شاگردش را با مبلغي پول به مجلس عروسي فرستاده بود و پيغام هم داده بود: ببخشيد كه من خودم نتوانستم بيايم.

و واقعا آن پولي كه حاج رسول به ما داد خيلي با بركت بود و خيلي به درد ما خورد من هم هيچوقت اين مطلب را فراموش نخواهم كرد و هميشه هر وقت به يادش مي افتم براي او طلب مغفرت مي كنم.