بازگشت

روز نيمه ي شعبان در حرم امام حسين


جناب آقاي حاج سيد محمد علامه كه در حدود سصت سال است كه در تهران به روضه خواني و خدمتگذاري به آقا اباعبدالله الحسين عليه السلام مشغول مي باشد مي گفت: بيش از چهل سال قبل از اين من در ماه شعبان به زيارت عتبات عاليت مشرف شده بودم و در روز نيمه شعبان، روز تولي حضرت حجة بن الحسن العسكري عليه السلام در كربلا و در حرم مطهر امام حسين عليه السلام مشرف بودم. آن روز چون نيمه ي شعبان بود حرم بسيار شلوع بود. كثرت جمعيت به اندازه اي بود كه نفس كشيدن را نيز مشكل كرده بود. من با زحمت در گوشه اي از حرم جايي پيدا كرده بودم و در آنجا در حال و هواي خودم مشغول زيارت بودم كه ناگاه چشمم به حاج رسول ترك افتاد. او نيز آن روز به حرم آمده بود و در نزديكيهاي بالاي سر مبارك مشغول زيارت بود. حاج رسول ترك تا نگاهش به من افتاد خودش را از ميان جمعيت با زحمت و سختي به كنار من رساند. او آن روز جمله اي را به من گفت كه با توجه به كم سواد بودنش براي من بسيار عجيب و مهم بود و تا الان كه بيش


از چهل سال از آن لحظه مي گذرد هنوز هم حرفهاي او را به هيچوجه فراموش نكرده ام. او در آن نيمه ي شعبان در كنار مرقد مبارك حضرت امام حسين عليه السلام با لهجه ي غليظ و زيباي آذري به من گفت:

«آقاي علامه، اگر فرزندي به پدرش بد كرد و يا اگر غلامي فرمانهاي مولايش را اطاعت نكرد و آن پدر و يا مولا به او گفت: برو ديگر نمي خواهم تو را ببينم، آن فرزند و يا غلام بايد خيره سري نكرده و فوري خودش را از جلوي چشمهاي آن پدر يا مولا دور كند ولي منتظر و مترصد باشد تا در هر زماني كه آن پدر يا مولا اذن و اجازه ي عام داد و به دلايلي در خانه ي خود را باز گذاشت تا دوستان و آشنايان به خانه ي او در رفت و آمد باشد آن بد هم در ميان ديگران وارد شود و به خصوص خوب است كه يك شخصي را نيز كه مورد توجه ي آن پدر يا مولا هست واسطه ي خود قرار دهد كه در اينصورت بي شك آن پدر يا آن مولا گذشته ي او را فراموش كرده و با او به ديده ي محبت نگريسته و او را نيز شامل مرحمت مي نمايد. آقاي علامه! امروز روز نيه شعبان است و امام حسين عليه السلام اذن عام داده است و خوبان در حرم او گرد آمده اند تا بدهايي مثل من نيز در اينجا باشند و انشاء الله لطف آن حضرت شامل حال ما هم خواهد شد.»

دو نكته:

نكته ي اول - اين برخورد و ملاقات در آخرين سالهاي حيات حاج رسول ترك اتفاق افتاده است بنابراين همانطور كه قبلا نيز اشاره شد يكي از صفات جالب و پسنديده ي رسول ترك دوري از عجب و غرور بوده


است. با اينكه او سالهاي زيادي را در پاكي و در عشق و محبت به اهل بيت عصمت و طهارت عليه السلام زندگي كرد ولي بنا بر صحبتها و گفته هاي رفقاي او هيچگاه او را غرور و خود بيني نگرفته بود و همانطور كه در خاطره ي بالا نيز ظهور داشت رسول ترك هميشه در خوف و رجاء بوده است.

نكته ي دوم - چه رسم نيكو و پسنديده اي است كه بسياري از شيعيان و ارادتمندان به ائمه اطهار عليهم السلام اين توفيق را دارند كه در روزهاي اعياد و ولادتها ولو به اندازه چند دقيقه در حرمهاي حضرات معصوميت عليهم السلام و امامزاده هاي بزرگوار كه در گوشه و كنار پراكنده اند حضور مي يابند.