زينب و سه درخواست از يزيد
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
پس از آنكه زينب (س) و ساير زنان وارد مجلس يزيد شدند و مورد تجليل و تكريم قرار گرفتند، به ياد تحقير و اهانتهايي افتادند كه در همين مجلس از سوي يزيد به ايشان شده بود. از اين رو، نخست مشغول ناله و زاري شدند.
پس از لحظاتي يزيد از پشت پرده سر بر كشيد و از آنان معذرت خواهي كرد و به زينب گفت: ناله و شيون چه فايده دارد، صبر و بردباري پيشه ساز، و از هم اكنون شما در اقامت در دمشق و يا رفتن به مدينه مخير هستيد. ضمنا هر نوع حاجتي داريد بگوييد تا بر آورده نمايم.
در اين هنگام زينب (س) بدون اينكه اظهار كوچكي و زبوني كند با خطاب «يابن الطلقاء» [1] سه چيز از او درخواست كرد:
1- عمامه نيايش پيغمبر (ص) كه آن را از سر حسين (ع) برداشته بودند.
2- مقنعه مادرش فاطمه (س) كه آن را از زينب (س) ربوده بودند.
3- پيراهن برادرش حسين (ع) را كه از بدنش بيرون آورده بودند. [2] .
پاورقي
[1] يعني اي بچه زاده ابوسفيان، که نيايم پيغمبر، شما را آزاد کرد.
[2] پيام آور کربلاص 186.