بازگشت

هنگام سوار شدن بر محمل


بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

آن ايام خوش، هر گاه زينب مي خواست سوار بر محمل گردد، قمر بني هاشم و علي اكبر و سيدالشهداء او را كمك مي كردند تا به راحتي بر محمل سوار شود. عباس كمك او مي كرد تا سوار گردد. علي اكبر طناب شتر را گرفته و سيدالشهداء كمر خواهر و دستهاي او را مي گرفت تا سوار محمل شود.

اما وقتي اسراء را خواستند از كربلا به كوفه انتقال دهند، زينب تمام زنان و طفلان را سوار نمود و فقط خود ماند كه سوار گردد. يادش ‍ به دوران خوش وصل تلاقي نمود. برگشت و رو به مقتل شهدا صدا زد: «برادرم عباس!علي اكبر! برخيزيد كه وقت سواري آمده، مرا سوار بر محمل نماييد. برخيزيد كه كه وقت اسيري رسيده است. حسينم برخيز!...» [1] .


پاورقي

[1] عقيله بني هاشم، ص 38 و 39.