بازگشت

زينب در سوگ عباس


بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

هنگامي كه زينب (س) برادرش حسين (ع) را ديد كه تنها از كنار نهر علقمه باز مي گردد، با خواهران ديگر با صداي جانسوز فرياد مي زدند:

«وا اخاه! وا عباساه! وا قله ناصراه! واضيعتاه! من بعدك»؛ واي برادرم، واي عباس، واي از كمي ياور و مصايب جانكاه، واي از ديدن جاي خالي تو! [1] .

زينب (س) به امام حسين (ع) عرض كرد: «چرا برادرم عباس را با خود نياوردي؟»

امام (ع) در پاسخ فرمود: «خواهرم! هر چه خواستم بدن برادرم را بياورم، ديدم به قدر اعضاي بدنش بر اثر زخمها از همديگر گسيخته كه نتوانستم، آن را حركت دهم.»

زينب (س) گفتار فوق را به زبان مي آورد و مي گريست، از جمله گفت:

«آه! از كمي ياور و فقدان برادر!»

امام حسين (ع) فرمود: «آري، آه از فقدان برادر و شكستن كمر!». [2] .


پاورقي

[1] کبرت الاحمر، ص 162.

[2] الحوادث و الوقايع، ج 3 ص 23.