بازگشت

دلداري امام بر زينب


بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

حضرت زينب (س) از برادر دل نمي كند، به دست و پاي برادر افتاد و بوسيد، ساير بانوان حرم، آن حضرت را محاصره كرده و دست و پاي او را مي بوسيدند و گريه مي كردند، امام آنها را آرام كرد و به خيمه برگردانيد، سپس خواهرش را به تنهايي طلبيد و او را دلداري داد.

«و امر يده علي صدرها وسكنها من الجزع»؛ سرانجام، امام حسين (ع) دستش را بر سينه خواهرش زينب كشيد، زينب آرام گرفت و ديگر بي قراري نكرد.

امام به او فرمود: افرادي كه صبر مي كنند، پاداش بسيار در پيشگاه خدا دارند، صبر كن تا به پاداشهاي الهي برسي...

آن گاه زينب (س) خشنود شد و اظهار سرور كرد و عرض كرد: «يا ابن امي طب نفسا و قرعينا فانك تجدني كما تحب و ترضي»؛ اي پسر مادرم. خاطرت شاد و چشمت روشن باد، چرا كه مرا آن گونه كه دوست داري و خشنود هستي، خواهي يافت.

زبان حال زينب (س) در اين وقت اين بود:



صبرت علي شي ء امر من اصبر

سأصبر حتي يعجز الصبر عن صبري



يعني: بر چيزي كه تلخ تر از تلخي گياه صبر است، صبر مي كنم، و به زودي چنان صبر مي كنم، كه نيروي صبر از قدرت صبر من، درمانده گردد. آري، به گونه اي صبر كنم، كه صبر از من خسته شود.



هان برو زينب كه درد است بي دوا

دردمند حق طبيب دردها است



تند رو زينب كه خواهي شد اسير

زين اسيري هست جانت ناگزير



رو يتيمان مرا غمخوار باش

در غريبي بي كس اند، تو يار باش



گر خورد سيلي سكينه دم مزن

عالمي زين دم زدن بر هم مزن [1] .




پاورقي

[1] سوگنامه آل محمد، ص 342 و 343.