بازگشت

زينب در سوگ مادر


بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

نابكاران و كوردلاني كه مي خواستند علي (ع) را به بيعت با خليفه وادارند، آمده بودند تا او را به زور از خانه اش بيرون ببرند. علي بيرون نرفت، زهرا پيش آمد و با ضربات «مغيره» و «قنفذ» نقش زمين گشت و با بدني مجروح در بستر بيماري قرار گرفت. و سرانجام زينب به سوگ مادر نشست. [1] .

زهرا (س) چون در بستر مرگ قرار گرفت، به دختر پنج ساله اش ‍ وصيت كرد: «هرگز از دو برادرت جدا مشو. پيوسته با آنان باش ‍ و از آنان نگهداري كن. براي آنها به جاي من مادر باش.» [2] .

زينب به چشم خود ديد كه چگونه پدرش جسم پاك مادر را غسل داده و چگونه اشك مي ريزد، چه سان ناتوان شده و از خدا صبر و بردباري مي طلبد؟!

هنگام دفن مادر، كه به نظر مي رسد در خانه انجام گرفت، با چشم تيزبين مي ديد كه كه زهرا را زير خاكها پنهان مي كنند، و با ياد نمودن رسول خدا از ستم امت و ستمگران رياست طلب شكوه مي كنند. [3] .

زينب با ديدن چنين مناظري رو به سوي قبر پيامبر كرد و گفت: با مرگ مادر جاي خالي تو براي ما محقق شد، و ديگر ديدار ممكن نيست. [4] .


پاورقي

[1] سفينة البحار، ج 2 ص 339؛ طبرسي، ج 1 ص 414.

[2] بطله کربلا، ص 43.

[3] نهج البلاغه فيض، خ 193؛ ص 651.

[4] سيماي زينب کبري، ص 45.