بازگشت

زينب نظاره گر گريه پيامبر


بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

...پس عمه ام فرمود: بلي، ام ايمن برايم نقل نمود كه رسول خدا (ص) روزي از روزها به منزل حضرت فاطمه (س) نزول اجلال فرمود و حضرت فاطمه (س) براي آن جناب حريره درست كردند و حضرت علي (ع) طبقي نزد حضرت آوردند كه در آن خرما بود، سپس ام ايمن گفت: من نيز قدحي كه در آن شير و سرشير بود را خدمتشان آوردم، رسول خدا (ص) و اميرالمؤمنين (ع) و فاطمه و حسنين - عليهم السلام - از آن حريره ميل كرده و سپس همگي آن شير را آشاميدند و پس از آن رسول خدا (ص) و به دنبال آن حضرت ايشان از آن خرما و سرشير تناول نمودند و بعد رسول خدا (ص) دست هاي مباركشان را شستند در حالي كه اميرالمؤمنين (ع) آب روي دستهاي آن حضرت مي ريختند و پس از آن كه آن جناب از شستن دست ها فارغ شدند دست به پيشاني كشيده، آن گاه به طرف علي و فاطمه و حسن و حسين - عليهم السلام - نظري كه حاكي از سرور و نشاط بود نموده، سپس با گوشه چشم به جانب آسمان نگريست بعد صورت مبارك به طرف قبله كرده و دست ها را گشاد و دعا نمود.

و پس از آن، با حالت گريه به سجده رفتند و با صداي بلند مي گريستند، و اشك هايشان جاري بود. سپس سر از سجده برداشته و به راه افتادند در حالي كه اشك هاي آن حضرت قطره قطره مي ريخت، گويا باران در حال باريدن بود، از اين صحنه حضرت فاطمه و علي و حسن و حسين (ع) محزون شده و من نيز متأثر گشته و اندوهگين شدم، ولي همگي از سؤال نمودن پرهيز كرده و از آن حضرت نپرسيديم كه سبب اين گريه چيست، تا گريستن آن جناب به درازا كشيد. در اين هنگام علي و فاطمه - عليهماالسلام - پرسيدند: چه چيز شما را گريانده يا رسول الله! خدا هرگز چشمان شما را نگرياند، قلب ما از اين حال شما جريحه دار گرديده؟! حضرت فرمودند: اي برادر من، به واسطه شما مسرور گشتم...

مزاحم بن عبدالوارث در حديث خود به اينجا كه مي رسد مي گويد:

نقل است كه پيامبر اكرم (ص) در جواب اميرالمؤمنين (ع) فرمودند: اي حبيب من! به واسطه شما چنان مسرور و شادمان شدم كه تاكنون اين طور خوشحال نشده بودم و به شما نگريستم و خدا را بر نعمت شما كه به من داده حمد و سپاس نمودم، در اين هنگام جبرئيل (ع) بر من فرود آمد و گفت: اي محمد! خداوند متعال بر آنچه در نهان تو است اطلاع داشته و مي داند كه سرور و شادي تو به واسطه برادر و دختر و دو سبط تو مي باشد پس نعمتش را بر تو كامل كرده و عطيه اش را بر تو گوارا نمود يعني ايشان و ذريه آنها و دوستداران و شيعيانشان را در بهشت با تو همسايه نمود، بين تو و ايشان تفرقه و جدايي نمي اندازد، ايشان را عطاء بدون منت او منتفع شده همان طوري كه به تو عطاء مي گردد تا آنجايي كه راضي و خشنود شده بلكه فوق رضايت ايشان و به تو حق تعالي عنايت مي فرمايد و اين لطف و عنايت در مقابل آزمايش و ابتلائات بسياري است كه در دنيا متوجه ايشان شده و ناملايماتي كه به وسيله مردم و آنهايي كه از ملت و كيش تو مي باشند و خود را از امت تو پنداشته، در حالي كه از خدا و از تو بسيار دور هستند به ايشان مي رسد. گاهي ضربه هاي شديد و غير قابل تحمل از ناحيه اين گروه متوجه ايشان شده و زماني با قتل و كشتار ايشان مواجه گردند. قتلگاه هاي ايشان مختلف و پراكنده و قبورشان از يكديگر دور مي باشد. خير جويي نما از خداوند براي ايشان و براي خودت، حمد و سپاس خداي عزوجل و آنها بر خيرش و راضي شو به قضاي او، پس حمد خداي به جا آورده و راضي شدم به قضايش به آنچه براي شما اختيار فرموده. [1] .


پاورقي

[1] کامل الزيارات ص 798 - 800.