بازگشت

ارامش كنار برادر


بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

محبت و علاقه زينب (س) از همان دوران كودكي، به امام حسين (ع) به قدري سرشار بود، كه نمي توان آن را وصف كرد. او همواره مي خواست در كنار برادرش حسين (ع) باشد و رخسار زيباي حسين (ع) را بنگرد، با او انس و الفت داشته باشد. اين محبت عجيب و سرشار از مهر و خلوص، موجب تعجب حضرت زهرا (س) شد، راز آن را نمي دانست، تا آنكه روزي اين موضوع را با پدرش در ميان گذاشت و پرسيد: «پدرجان! از محبتي كه ميان زينب (س) و حسين (ع) است، شگفت زده شده ام، به طوري كه زينب (س) لحظه اي بدون ديدار حسين (ع) قرار ندارد، اگر ساعتي بوي حسين (ع) را استشمام نكند جانش به لب مي رسد.» پيامبر (ص) با شنيدن اين سخن، دگرگون شد و اشك از چشمانش ‍ سرازير گشت و آهي از سينه پرسوزش بر كشيد و خطاب به دخترش زهرا(س) فرمود: «اي نور چشمم! اين دختر همراه حسين (ع) به كربلا مي رود، در رنجها و سختيهاي مصايب حسين (ع) شريك خواهد بود.» [1] .


پاورقي

[1] رياحين الشريعة ج 3 ص 41.