بازگشت

از مجالس سوگواري بهتر بهره برداريم


همانگونه كه ما يادآور شديم جاي ترديد نيست كه مجامعي كه بنام سوگواري حسين بن علي (ع) بوجود مي آيد در نشر معارف عاليه ي اسلام و آشنا ساختن مردم به اصول و مقررات و مسائل اسلام و جلويگري از فساد و گناه نقش مهمي را دارا است.

ما بخوبي مي دانيم كه در بسياري از اينگونه مجامع بخاطر مباحثي كه گاهي طرح مي گردد و پند و اندرزهائي كه داده مي شود و نه تنها ده ها شارب الخمر، تارك الصلوة، تجاوزين به اموال و نواميس ديگران و بالاخره افراد آلوده به گناه تحول اساسي و اصولي در زندگي معنوي و مذهبي آنها بوجود مي آيد و آنها را در شمار مردان شايسته و پاك قرار مي دهد بلكه در روحيه ي همگان كم و بيش اثرهاي عميق و قابل توجهي بجاي مي گذارد و حداقل آنها را از آلوده شدن بگناهان و انحرافات تازه و بيشتر باز مي دارد.

آري در برابر هزاران عوامل فساد و تباهي كه در اجتماع ما وجود دارد حقاً اين مجامع يك عامل باز دارنده موثر و مهم است


اينها حقايقي است كه ما آنرا انكار نمي كنيم اما مي گوئيم متأسفانه به مقداري كه در راه بوجود آمدن اين اجتماعات نيرو مصرف مي شود بهره برداري نمي گردد.

نام مقدس حسين (ع) وسيله اي است مؤثر كه ما مي توانيم در پرتو آن طبقات مختلف و گوناگون اجتماع را بساده ترين وجه گرد يكديگر جمع كنيم و از آنان در همه ي زمينه ها حداكثر بهره را برداريم اما بدبختانه از اين امكان وسيع و حساس بطور ناچيزي استفاده مي كنيم. در اجتماع ما گاهي ديده مي شود كه مجالس بزرگ و مهمي بوجود مي آيد ولي در آنجا جز برنامه سوگواري و عزاداري كار مثبت ديگر انجام نمي گيرد.

اشتباه نشود! نويسنده ارزش معنوي بكاء و سوگواري بر فرزند شهيد پيغمبر حسين بن علي عليهم السلام را انكار نمي كند. ما كاملا معتقديم كه نفس المهموم لظلمنا تسبيح و همه لنا عبادة.

ما در شمار آن دسته اي نيستم كه با يك فكر خشك و جامد به همه چيز و به تمام مسائل تنها از دريچه ي منافع مادي و زندگي محدود اين جهان مي نگرند و عملا گويا تمام ارزش هاي معنوي و روحاني را انكار مي كند!! اين دسته بهر موضوعي كه برسند و در برابر هر مسئله كه قرار بگيرند بلادرنك مي پرسند، منافع اجتماعي، بهداشتي، اقتصادي اين كار چيست و براي زندگي اين جهان چه بهره اي دارد؟ ما با اين طرز فكر ميانه خوبي نداريم و معتقديم كه همه ارزشها در مسائل بهداشتي، اقتصادي و بالاخره


زندگي اين جهان خلاصه نمي شود بسياري از مسائل است كه علاوه بر داشتن اينگونه منافع داراي ارزشهاي معنوي بزرگي است و اين ارزشها را كساني درك مي كنند كه (علاوه بر آنكه به يك حقيقت روشن يعني جهان ديگر معتقدند براي عواطف انسانيت فضائل اخلاقي و فداكاريهائي كه در راه عدالت و آزادي انجام مي شود اصالت و ارزش قائل باشند.

نويسنده معتقد است آنهائي كه در برابر حادثه ي خونين طف و فاجعه جانسوز كربلا بي تفاوت هستند و هيچگونه تأثر و تألم در خود حس نمي كنند قطعاً از عواطف پاك انسانيت بي بهره اند، آيا ممكن است عاطفه اي در انساني يافت شود و با اينحال از شنيدن و يا خواندن تاريخ زندگي آزادمردي كه براي دفاع از حق و حقيقت، عدالت و فضيلت در برابر ستم و استبداد و كفر بيدادگري از هيچگونه فداكاري دريغ ننمود ابداً متاثر و متاسف نگردد!؟

اگر حادثه ي كربلا كه پاكترين و اصيل ترين نمونه مقاومت مظلومي در برابر ستم و ظلم و گناه است عاطفه ي انساني او را تحت تأثير قرار ندهد پس كدام حادثه ي مظلومانه براي وي تأثرانگيز و غم آور خواهد بود؟!

حكومت كثيفي كه براي خفه كردن صداي عدل و آزادي و پيكار كننده ي با ظلم و فساد از هيچ جنايت و گناهي روگردان نشد خيمه هاي كودكان را آتش زد، آبرا بر روي بزرگان و خردسالان بست، اطفال شيرخواره را هدف تير قرار داد، زنان و بچه هاي داغدار را به اسارت برد و بر بازوهاي آنان ريسمان بست و بر بدنهاي لاغر و نحيف آنها تازيانه


نواخت و حتي سر بريده پاكترين انسانهاي عصر خود را در مجلس عمومي مورد اهانت قرار داد. خواهران و دختران مصيبت ديده شهداي طف را در شهرها و بلاد گرداند در حالي كه سرهاي بريده برادران و پدران آنها در برابر چشم آنان بر بالاي نيزه قرار داشت، آيا يك انسان مي تواند عكس العملش در برابر اين حكومت ستمگر و آن مظلومي كه در برابر او قرار گرفته بود و آنگونه فداكاري انجام داد يكسان و مساوي باشد؟!

اگر انسان دوستي، فضيلت خواهي، و عواطف بشريت ايجاب مي كند كه هر فردي از پسر معاويه و حكومت ننگين وي اظهار تنفر و انزجار كند همان عوامل هم الزام مي كند كه هر انساني در برابر حادثه ي كربلا و فاجعه ي خونين طف پاكترين احساسات و عواطف خويش را نثار سازد با اين ترتيب تأثر و سوگواري براي سالار شهيدان و رهبر آزادگان يعني حسين بن علي (ع) نه تنها از نظر معتقدات مذهبي مقدس و داراي ارزشهاي معنوي است بلكه از نظر انسان دوستي و فضيلت- خواهي هم عملي منطقي و معقول است، اين منطق اگر چه براي دنياي صنعتي ما و جهان غرب قابل فهم نيست اما ما به آنها حق مي دهيم كه اين حقيقت را درك نكنند، زيرا همه مي دانيم كه زندگي ماشيني و جنجالي قاره هاي اروپا و آمريكا تمام عواطف و فضائل بشريت را سخت تحت الشعاع خويش قرار داده به طوري كه از اين مسائل در آنجا كمتر خبر است.

اگر بر اكثريت مردم آنجا عواطف حكومت مي كرد اينگونه نبودند كه تنها براي بهتر زيستن يا به مصرف رساندن كالاي كارخانه هاي اسلحه سازي خود دنيائي را به آتش و خون بكشند و هر روز آتش جنگ را


در گوشه اي از جهان و در بين ملتهاي فلك زده و كوچك روشن سازند. اگر آنها از عواطف انسانيت چيزي درك مي كردند هيچگاه حاضر نبودند تنها براي حفظ منافع خود ميليونها انسان و زن و مرد و كودك را در زير خمپاره ها و رگبار مسلسل و گلوله نيست و نابود كنند و آباديها و شهرهاي بزرگ را به ويرانه ها تبديل سازند.

آري براي كشورهاي بزرگ و نيرومند عصر ما كه هيچ چيز بدون استثناء براي آنان جز ماديت و حفظ منافع خودشان مطرح نيست، درك نكردن منطق «عاطفه» فضيلت دوستي و اشك ريختن هنگام تأثر و غمخواري براي مظلوم و ستمديده عجيب نيست.

با اين توضيحات خواننده ي عزيز تصديق دارد كه نويسنده به ارزش معنوي بكاء و سوگواري بر عزيزترين فرزندان اسلام و ياران پاك و آزاده ي وي كاملا ايمان دارد، اما مي گويد تشكيل مجالس بزرگ و اجتماعات عظيم تنها به منظور سوگواري و عزاداري به منزله ي استفاده نكردن از يك فرصت بسيار حساس و متناسب است چه بهتر كه ما در اينگونه مجامع هم از نظر سوگواري و شئون معنوي استفاده كنيم و هم در راه نشر تعاليم عاليه ي اسلام و آشنا ساختن مردم با حكام و اصول و مقررات اسلامي و مبارزه با فساد و آلودگيهائي كه به صورت هاي گوناگون در اجتماع ما فراوان وجود دارد و خلاصه در راه زنده كردن هدفهاي عالي و اسلامي حسين بن علي (ع) قدمهاي برجسته و مؤثري برداريم، خوشبختانه ما در بين گويندگان مذهبي و خطباي اسلامي شخصيت هاي علمي و پرارزش فراوان داريم پس چه بهتر


كه از آنها در پرتو سوگواري حسين و نام حسين (ع) در راه همان اهداف اسلامي و انساني كه امام صادق براي نهضت كربلا برمي شمرد يعني نجات مردم مسلمان از جهالت و رهائيدن آنان از حيرت ضلالت بهره برداريم؟! اين يك وظيفه ي حتمي است كه اگر ما از انجام آن غفلت ورزيم قطعاً نهضت مقدس حسين و حادثه ي خونين طف را درك نكرده و هدف عالي آن حضرت را ندانسته و نشناخته ايم.