بازگشت

اسيران پيروز يا سازمان تبليغاتي حسين


در قسمت دوم اين كتاب، ما سياست و روش خاص حسين بن علي عليه السلام را از زمان حركت از مدينه تا هنگامي كه آن حضرت قيام مقدس و خونين خويش را در كربلا به پايان رساند، مورد بررسي و بحث قرار داده ايم و روشن ساختيم كه اين نهضت هر چند تا پايان شهادت با عاليترين و صحيح ترين طرح ممكن انجام گرديد، ولي با اين حال اگر براي بهره برداري از آن نقشه هائي دقيق و حساب شده در كار نبود نه تنها يزيد به آساني مي توانست آن فاجعه ي خونين را تحريف سازد بلكه از آن حوادث در راه تثبيت منافع كثيف و حكومت ننگين خويش و تسلط هر چه بيشتر بر آن مردم فلك زده بخوبي استفاده مي نمود ولي رهبر معصوم انقلاب كه براي خنثي كردن نقشه هاي شيطاني زاده ي معاويه و راهبري كردن اين نهضت تا پايان شهادت عالي ترين طرحها را داشت و براي استفاده ي از آن همه فداكاريها هم دقيقترين نقشه ها را دارا است و زنان و كودكان اسير هم مأمور اجراي آن نقشه و مسئول بهره برداري از آن نهضتند.


اين كودكان و زنان داغديده هر چند در صورت اسيران بي پناه اكنون بسوي شام در حركتند اما در واقع آنها سازمان تبليغ حسينند و سرنوشت نهضت اكنون بدست آنها سپرده است، آنان بايد با روشن بيني خاص خود از فرصتهاي مناسبي كه در طول راه پيش مي آيد تا آخرين حد ممكن استفاده كنند، و از ميان همان محملهاي بي روپوش و با همان بازوهاي به ريسمان بسته با مردم سخن گويند و خطبه ها ايراد نمايند.

اين وظيفه ي آنها است كه حكومت يزيد را در برابر اجتماع و ملت به محاكمه بكشند و آشكارا محكوميت و رسوائي و ننگ آن را ثابت كنند، آنها هستند كه بايد صورت واقعي و ماهيت فاجعه ي طف را از دستبرد و تحريف حكومت حفظ كرده و با همان قداست و عظمت آنرا در برابر نسلهاي اسلامي قرار دهند، آنها دستگاههاي ضبط حسينند و بايد نداهاي روح بخش امام را با همان سوز و گداز و جذابيت خاص آن بگوش انسانها و ملتها برسانند با اين حساب، وظيفه خاندان حسين (ع) حياتي است و بايد با دقت و مراقبت خاصي انجام گيرد.

حادثه ي دردناك كربلا هر چند كافي است كه به تنهائي شديدترين خشم و نفرت خلق را عليه دودمان آل اميه سخت تحريك كند و پاكترين احساسات و عواطف امت را به سوي حسين (ع) و خاندان عزيزش معطوف دارد، اما خطري بزرگ كه به سختي آنرا تهديد مي كند امكان تحريف آن بوسيله ي دستگاه حكومت است، اينحا تنها كاروان اسيرانند كه مي توانند آن تهديد را خنثي كند و اجازه ي چنين خيانتي را به بوسفيانيان


ندهند، مسئوليت بزرگ و مهم اين زنان و كودكان اينست كه در لباس سوگواري، عزاداري، گريه كردن، ضحجه زدن خاطره كربلا را زنده نگه دارند و با بيان خيانتها و فجايع رسوائي كه دستياران يزيد در آن بيابان انجام دادند امت را در جريان آن حوادث آنگونه كه هست قرار دهند.

اكنون ما بخواست خداوند در صدديم روشن سازيم كه چگونه اسراي اهلبيت توانستند با استفاده از فرصتهاي مناسب اجتماع اسلامي را از هدف مقدس سالار شهيدان آگاه سازند و از اين راه آن نهضت خونين را به ثمر برسانند.

هدف ما در اين قسمت (همانند بخش اول و دوم) شرح همه ي پيش آمدها و نقل تمام حوادثي كه در طول راه انجام گرديده نيست بلكه مقصود تنها بررسي كارهائي است كه وسيله ي آن اسيران به منظور رسوا كردن حكومت و به ثمر رساندن نهضت انجام گرديده است.

ما در اين قسمت بيشتر به بحت و توضيح درباه ي خطابه ها و سخنرانيهائي كه بوسيله خواهران و فرزندان حسين (ع) ايراد گرديده و عكس العمل شديد آنها از نظر حكومت و افكار امت مي پردازيم، اكنون شروع در اين فصل.