بازگشت

عاليترين حماسه ي آزادي در سخت ترين شرايط


خطابه هاي جانبخش و روح دهنده ي حسين (ع) كه با منطقي رسا و روشن پي درپي ايراد مي گرديد در آن دلهاي سخت تر از سنگ كمترين اثر بجاي نمي گذاشت، در روز عاشورا آن بزرگوار بارها از خدا، پيغمبر، قرآن و روز واپسين و جزا سخن به ميان آورد اما ديد براي آن بردگان بي صفت و درندگان بدخو بي ثمر است و آن بي شرمان همچنان به خونريزي و جنايت و كشتار شريفترين انسانهاي عصر خويش سرگرمند، شكمهاي از حرام پر شده ي آنان و سفرهاي رنگين ستمگران كه رنگ آن از خون دل و ديده ي بيوه زنان و يتيمان و محرومان بود ديگر هيچ حس انساني براي آنها به جاي نگذاشت، اينجا بود كه آن خلاصه ي دودمان علي (ع) منطق خويش را عوض كرد و با ديدي جهاني كه براي هر كس- از هر نژاد و ملت- قابل درك است سخن گفت خطاب به آنان فرمود.

ويلكم يا شيعة آل ابي سفيان ان لم يكن لكم دين و كنتم لا تخافون المعاد فكونوا احراراً في دنياكم هذه [1] .

يعني واي بر شما اي پيروان دودمان بوسفيان! اگر دين نداريد و از قيامت و حساب نمي ترسيد در اين دنيا آزاده زندگي كنيد» اين نداي


ملكوتي و مقدس كه از حلقوم عطشان حسين (ع) خارج گرديد هر چند روي سخن با آن اهرمنان است اما اين يك منشور جهاني و پيام انساني است، پيامي به انسانيت و نسلها، پيامي به درماندگان و آواره ها، پيامي به سر كوفت شدگان و ستمديده ها، در اين پيام ديگر موضوع مذهب و مليت مطرح نيست، نژاد و منطقه در آن بي نقش است، در اينجا حسين (ع) با سپاه زجر ديده و به زنجير كشيده، با نژادهاي زرد و سرخ محروم و استعمار شده، با اقوام ضعيف و ستم كشيده، با آواره ها و رانده شده هاي از وطن و خلاصه با همه ي استثمار شده ها و مظلومهاي جهان از آسيا گرفته تا آمريكا، از اروپا تا آمريكا، از اروپا گرفته تا آفريقا و استراليا با همه و همه سخن گفت و آنها را به آزادي و آزادگي، به نجات از دلتها، ننگها، سرشكستگيها دعوت كرد، در طول تاريخ بشر كساني بودند كه از آزادي و آزادمردي دم زدند و جامعه را بسوي آن دعوت كردند اما ببين همانها بودند افرادي كه با ديدن قدري شكنجه و رنج آنچنان مسير فكري خويش را عوض كردند كه يكباره در قطب مخالف قرار گرفه و خود در شمار عوامل ستمگران و جباران درآمدند، ولي شرائط سخت و دردناكي كه حسين (ع) داشت و در آن از آزادي و شرف سخن گفت انسانها را بسوي آنها دعوت كرد در تاريخ جهان كاملا بي سابقه است، اين گفتار حسين (ع) در عصر عاشورا بود نه پيش از آن، در آن هنگام كه آن بزرگوار حوادث تلخ و كوبنده ي سختي را پشت سر نهاد، همه ي ياران و نزديكانش در برابر ديدگان او كشته گشتند، خاندان شريفش در آستانه يك سفر پر رنج اسارتند، آن حضرت


خود در جنگ زخمهاي خونين و فراوان برداشت، فشار تشنگي به سختي او را رنج مي دهد، اكنون هم بر روي خاكي گرم و آغشته به خون قرار دارد، در چنان شرائط سخت و بي سابقه باز هم فرياد مي زند «اگر دين نداريد آزاده زندگي كنيد»؟! در آن موقعيت حساس باز هم از آزادي دم زدن؟ از عدل و شرف سخن به ميان آوردن!! انسانها را به نجات از ذلت و ننگ دعوت كردن؟! آيا در سراسر جهان سابقه دارد؟! آري اينجا است كه ما اين نداي مقدس را «عاليترين حماسه ي آزادي در سخترين شرائط» ناميديم و جا دارد مكتب آزادي و آزادگان جهان با داشتن چنين عنصري سخت بر خود ببالند و بي دريغ به دو عشق بورزند.


پاورقي

[1] لهوف صفحه‏ي 70 چاپ قم- کامل ابن‏اثير ج 4 صفحه‏ي 31- با قدري تفاوت.