بازگشت

طليعه ي جنگ يا برخورد با حر


كاروان حسين (ع) در نيمه ي آن روز با لشكري مسلح و مجهز بر خورد


نمود كه در رأس آن حر بن يزيد رياحي قرار داشت. اولين عمل انساني و بزرگي كه فرزند پيغمبر هنگام برخودر با سپاه دشمن انجام داد اين بود كه دستور داد به تمام آنان و سپس به حيوانات و اسبهايشان آب دهند و همگان را سيراب سازند،سپس وقت نماز فرا رسيد، حسين بن علي (ع) از خيمه بيرون شد تا با ياران خود نماز بگذارد، حر بن يزيد در اينجا پيش آمد و سلام كرد و مكالمات دوستانه ي بين آنان رد و بدل گرديد و آن مرد پاك دل خود و ارتشيانش در نماز به فرزند پيغمبر اقتداء نمودند، پس از انجام نماز زاده ي اميرالمؤمنين برخاست و در برابر آن جمعيت خطبه اي قاطع ايراد فرمود، خطبه اي كه در آن از روش حكومت سخت نكوهش مي كند و شايستگي واقعي خويش را براي رهبري جهان اسلام آشكارا بيان مي فرمايد، در آنجا گفت:

«ايها الناس ان تتقو اللَّه و تعرفوا الحق لاهله يكن ارضي للَّه عنكم و نحن اهل بيت حمد (ص) اولي بهذا الامر عليكم من هؤلاء المدعين ما ليس لهم والسائرين فيكم بالجور والعدوان فان ابيتم الا الكراهة لنا والجهل بحقنا و كان رأيكم الان غير الذي اتتني به كتبكم و قدمت علي به رسلكم انصرفت عنكم. [1] .

يعني اي مردم اگر خداي را در نظر بگيريد و حق را براي صاحبان حق بشناسيد به رضايت خداوند نزديكتر است، هر آينه ما اهل بيت پيغمبر در امر خلافت و امامت از بني اميه كه ادعاي اين منصب را دارند


سزاوارتريم، اينان منصب و مقامي را دعوي دارند كه براي آن اهليت ندارند و در بين شما به جور و ستم رفتار مي كنند و اگر شما با اينحال مقدم ما را مكروه مي داريد و بحق ما جهل مي ورزيد و از رأي گذشته ي خود كه به ما نوشته ايد پشيمان گشته ايد بگوئيد تا از شما روي گردانم و باز شوم».

ابن اثير مورخ معروف مي نويسد: هنگامي كه حسين ابن علي در برابر لشكر حر قرار گرفت خطاب به آنان چنين فرمود:

«... الا و الا هؤلاء قد لزمو اطاعة الشيطان و تركو اطاعة الرحمن و اظهر والفساد و عطلوا الحدود و استأثروا بالفي ء و احلوا حرام اللَّه و حرموا حلاله و انا احق من غيري. [2] .

يعني حكومت بني اميه طاعت شيطان را اختيار نمودند و از فرمانبرداري خداوند سرپيچي كردند و فساد را در بين امت شايع ساختند و حدود و مقررات خدا را تعطيل ساختند و بيت المال را در غير مورد مصرف نمودند و حرام خدا را حلال گردانده و حلال خدا را حرام شمردند و من براي مقام خلافت و امات از ديگران شايسته ترم».

در اين دو گفتار حسين بن علي (ع) در اولين برخورد خويش با دشمن سخن از خلافت و حكومت به ميان مي آورد و شايستگي خود را براي احراز اين مقام صريحاً يادآور مي گردد.

در اين خطبه فرزند پيغمبر انحرافات، اشاعه ي گناه، تجاوز به اموال عمومي، قانون شكني و تعطيل نمودن حدود و مقررات آسماني اسلام را


كه با دست حكومت بني اميه انجام شد آشكارا بيان مي كند تا شايد آن حيوان صفتان مسخ شده به ماهيت آن حكومتي كه مي خواهند در حمايت از وي شمشير بكشند و عنصر فضيلت را بكشند بيشتر آشنا گردند، اما با تأسف آنچنان زمينه ي فكر و دل آنان قلب و وارونه شده بود كه ديگر شنيدن اين حقايق كوچكترين اثر در آنها بجاي نمي گذاشت.


پاورقي

[1] ناسخ التواريخ حالات سيدالشهداء (ع) ج 2 صفحه‏ي 155 چاپ جديد.

[2] کامل ابن‏اثير ج 4 صفحه‏ي 20 چاپ مصر سال 1303.