بازگشت

حسين مظهر عواطف و انسانيت


كاروان حسيني از بطن عقبه كوچ كرد و در منزلي بنام «شراف» فرود آمد: شب را در آنجا بسر بردند و صبح در هنگام حركت امام فرمود تا كاروان هر چه مي تواند آب با خود بردارد!!! چرا؟ براي آنكه در اين روز ميهمانان تشنه اي بر حسين وارد مي شوند!!! اين ميهمانان كيانند كه حسين براي نجات آنها اينگونه به ياران خود اعلام آماده باش مي كند؟! اينها همان مردم كوفه اند كه تحت فرماندهي حر بن يزيد رياحي براي نبرد عليه آن بزرگوار و حمايت از فرزند معاويه مي آيند!!!

آري همان كساني كه ديروز براي آن حضرت نامه نوشتند و آن معصوم را براي در دست گرفتن مقام رهبري و امامت به كوفه خواندند


اكنون با شمشيرهاي كشيده به استقبال آن ميهمان عزيز آمدند تا وي را بين دو كار مخير سازند، يا با يزيد بيعت كند و يا براي كشته شدن آماده گردد!!!

حسين (ع) با آنكه به طرز فكر و هدف شوم آن اجتماع بخوبي آگاه است با اين حال براي نجات همين مردم از تشنگي و التهاب عطش فرمان مي دهد كاروان تا آخرين حد امكان با خود آب بردارند! آري از حسين كه مظهر عدل و انسانيت است جز اين انتظاري نيست او فرزند رحمة للعالمين است، او زاده ي علي (ع) است همان كسي كه لشكر وي پس از آنكه براي نجات از تشنگي «فرات» را از محاصره ي ارتش معاويه خارج ساختند افسرانش به وي گفتند اجازه دهيد تا ما هم مانند معاويه نگذاريم لشكر وي آب بردارند تا از اين راه كردار زشت آنان را كيفر دهيم؟ آن بزرگوار فرمود ممكن نيست چنين عملي را انجام دهم. افسحوا لهم عن الشريعة. فرات را بر آنان باز بگذاريد»

حسين (ع) نوه ي همان پيامبر و فرزند همان علي است و «شير را بچه همي ماند به دو» با اين حساب شگفت آور نيست اگر فرزند اميرالمؤمنين (ع) با تمام امكانات خود آماده مي شود تا دشمنان خونخوار و سنگدل خويش را از يك تشنگي دردناك و كشنده نجات بخشد.