بازگشت

آل اميه منفور مي گردد


دومين اثر مهم و برزگي كه نهضت مقدس حسين عليه السلام ببار آورد برملا ساختن ماهيت كثيف و ننگين بني اميه بود.

آن قيام و جنبش اصيل كه پرده ها را يكباره بالا زد بخوبي توانست چهره آلوده و سيرت ديو و دد مانند آنها را عملا در برابر امت ترسيم ساخته و ميزان قساوت، درندگي، رذالت و پاي بند نبودن آنها را به هيچ اصلي از اصول انسانيت و شرف آشكار سازد.

زاده ي علي (ع) با آن فداكاري و جانبازي خويش براي همگان روشن ساخت كه اينان نه تنها از كشتن عنصرهاي فضيلت و زادگان پيامبر با لب هاي تشنه و شكمهاي گرسنه امتناع ندارند بلكه كودكان شيرخوار


و خردسال آنها را هم در برابر ديدگان پدر هدف تيرهاي مسموم و كشنده قرار مي دهند و دختران كوچك و بي گناه را به غل و زنجير مي كشند و با پاهاي برهنه آنها را از بيابانها و بر روي خارها عبور مي دهند.

اين جنايت هاي هولناك آنچنان پرده از ماهيت بني اميه بالا زد و آن دشمنان واقعي اسلام را رسوا ساخت كه قيافه هاي اهريمني و شيطاني آنها را آنگونه كه بود نشان داد و در نتيجه به موازاتي كه محبوبيت خاندان پيغمبر بالا مي رفت نفرت و انزجار شديدي از بني اميه در دل ها ايجاد مي گرديد تا آنجا كه توانست نقشه هاي شوم زاده ي هند را كه با جعل احاديث و روايات ساختگي مي خواست خاندان بني اميه را بنام دين در دلهاي مردم جاي دهد همه را نقش بر آب سازد.

كار اين منفوريت در اجتماع بحدي بالا گرفت كه بالاخره پس از گذشت چند سال نه تنها هيچ يك از آل اميه جرأت نداشت نسبت خود را آشكار سازد بلكه بدنهاي مردگان آنها را هم از قبر بيرون كشيدند و با آتش مي سوزاندند، آري راه پيشرفت و پيروزي كه داشت با سرعت فراوان براي آن دودمان كثيف در بين امت هموار مي شد بعد از واقعه ي طف يكباره درهم ريخت و با رسوائي و فضيحت بساط و بوسفيانيان برچيده گشت.