بازگشت

معاويه به مبارزه ي با علي برمي خيزد


زاده ي هند كه زمينه ي كشور را تا حدود زيادي براي اجراي نقشه هاي ضد اسلامي خود آماده ساخت و كارگردانان و جيره خواران كثيفي مانند زياد بن ابيه را هم دربست در اختيار گرفت، اكنون مي خواهد ضربه هاي كاري خود را بر پيكر اسلام وارد سازد، او اگر در دل آرزو دارد كه نام پيغمبر را دفن كند و اين نيت پليد را هم صريحاً با مغيرة شعبه در ميان گذاشت، اما بخوبي مي داند كه افق سياسي كشور مساعد نيست تا او علناً به مبارزه با پيامبر اسلام برخيزد، اين كار ممكن است انجام شود اما نه اكنون و در اين شرائط، معاويه اگر نمي تواند به مبارزه ي آشكار و مستقيم عليه پيغمبر عزيز برخيزد اما مي تواند مخالفت خود را با علي و خاندان وي آن كسي كه خداوند او را نفس پيغمبر خواند.

تا آنجا آشكار سازد كه مردم را جبراً به سب و لعن آن حضرت وا دارد، او اگر در اينجا موفق گردد تا نقشه هاي شوم خويش را براي درهم كوبيدن علي و خاندان علي (ع) اجراء سازد ديگر تا رسيدن به مقصود نهائي و هدف


اصلي چند قدم بيشتر فاصله ندارد. فرزند ابوسفيان مقصود خود را در اين باره ابتدا به صورت ديگر انجام داد يعني پيش از آنكه دستور سب علي را صادر كند ابتدا به تمام عمال و استانداران خود نوشت كه رواياتي در مدح و منقبت براي عثمان و معاويه و خاندان بني اميه (با دستياري جمعي از خائنين و راويان و خطباي مزدور) جعل كنند و آنها را به پيغمبر اسلام نسبت دهند تا در دلهاي مرم بنام دين و مقدسات اسلامي جاي گير شود.

ابن ابي الحديد منشور معاويه را در اين باره چنين نقل مي كند:

«معاويه به عمال خود نوشت كه به آنهائي كه نزد شما هستند بنگريد، كساني كه از پيروان عثمان و دوستداران او و اهل علاقه به وي هستند و آنهائي كه درباره ي فضائل و مناقب عثمان روايت نقل مي كنند آنها را بخود و دستگاه حكومت خود نزديك سازيد و به آنان احترام بگذاريد و روايات آنها را براي من بفرستيد و نام آن راوي و نام پدر و قبيله ي او را هم براي من بنويسيد» [1] .


پاورقي

[1] شرح نهج‏البلاغه ابن ابي‏الحديد ج 3 صحفه‏ي 15 چاپ مصر.