بازگشت

معاويه سخنان را استهزاء مي كند


يكي ديگر از موارد روشن كه باز مي توان ماهيت معتقدات معاويه را از نظر اسلامي بخوبي بدست آورده مكالمه اي است كه وي هنگام ورود به مدينه با ابوقتاده ي انصاري دارد زاده ي هند در اين برخورد با صراحت گفتار پيغمبر اسلام را مسخره مي كند و آنرا مورد استهزاء قرار مي دهد. ابن عساكر نقل مي كند:

«هنگامي كه معاويه وارد مدينه گرديد (در شمار مستقبلين) ابوقتاده انصاري را ملاقات نمود معاويه به وي گفت ابوقتاده! همه ي مردم به استقبال من آمدند بجز شما جمعيت انصار! چه چيز شما را منع كرد از آنكه به استقبال من درآئيد؟ ابوقتاده گفت ما وسيله اي كه بر آن سوار شويم نداشتيم معاويه (بطور استهزاء) گفت پس نواضح يعني شتران آبكش


شما كجا هستند؟! [1] . ابوقتاده در پاسخ گفت ما آن شتران را در جستجوي تو و پدرت در روز بدر (هنگامي كه در صف مشركين بوديد) از دست داديم، معاويه با پوزخندي گفت آري اي ابوقتاده! در اينجا ابوقتاده گفت پيغمبر خدا به ما خبر داد كه بزودي بعد از او افراد ناشايسته اي را مي بينيم كه بر ما مقدم شوند و حق ما را پايمال سازند معاويه گفت در آن هنگام پيغمبر به شما چه دستوري داد؟! ابوقتاده گفت پيغمبر ما دستور صبر و شكيبائي داد. معاويه گفت پس صبر كنيد تا هنگامي كه او را ملاقات نمائيد!» [2] .

در اين برخورد و مكالمه (همانگونه كه ملاحظه فرموديد) معاويه گفتار پيغمبر و اخبار آن حضرت را درباره ي حوادث بعد از خود صريحاً مورد استهزاء قرار داده و با لحني آميخته و انكار مي گويد: «اكنون كه پيغمبر به شما دستور صبر داده پس صبر كنيد تا او را ديدار نمائيد».

فرزند بوسفيان در اينجا نه تنها اخبار پيغمبر را نسبت به حوادث بعد از وي مرود استهزاء قرار داده بلكه با جمله ي «حتي تلقوه» گويا مي خواهد اعتقاد ابوقتاده را درباره ي معاد و جهان ديگر و ديدار پيغمبر را در آن روز هم انكار نموده و آنرا عقيده اي بي اساس و موهوم بنامد! آيا راستي ممكن است اين نوع كلمات و تعبيرات از فردي صادر شود كه


داراي معتقدات صحيح اسلامي باشد و نسبت به پيغمبر بزرگ اسلام صلي اللَّه عليه و آله و گفتار وي و داستان قيامت و روز جزاء با نظر احترام بنگرد؟!.


پاورقي

[1] معاويه اين جمله را در مقام تحقير انصار گفت، کنايه از اينکه شما در شمار مزدوران و آبکشان هستيد.

[2] الغدير ج 10 صفحه‏ي 282 چاپ تهران.