بازگشت

زد و بندهاي سياسي


سومين موردي كه معاويه ماهيت معتقدات خويش را در آنجا آشكار مي سازد و نشان مي دهد كه هدف اصلي او تنها بدست آوردن حكومت و قدرت است از هر راهي كه باشد معامله اي است كه وي با عمرو بن عاص انجام داد، مسعودي مورخ مشهور مي نويسد:

«معاويه به عمروعاص گفت با من بيعت كن عمرو گفت نه بخدا قسم من از دين خود به تو نمي دهم مگر هنگامي كه از دنياي تو نائل گردم. معاويه گفت بخواه از من (آنچه ميخواهي) عمروعاص گفت حكومت مصر آرزوي من است، معاويه هم پذيرفت و به عمروعاص در اين باره نوشته اي داد». [1] .

در اين داستان عمروعاص صريحاً به معاويه يادآور مي شود كه بيعت من با تو مساوي با تباه كردن دين من و از كف دادن آن است و من در


آن صورت از دين خود مي گذرم كه از دنيا و حكومت تو نصيب و بهره اي بردارم، معاويه هم ميخواهد عمروعاص با او بيعت كند و در اختيار وي قرار گيرد تا بتواند با استفاده از افكار شيطاني او هر چه بهتر و بيشتر بر گرده ي اجتماع سوار گردد. از اين رو با او معامله مي كند و در برابر بيعتش حكومت مصر را به وي وامي گذارد، تا هر دو از يكديگر بهره مند گردند!!!


پاورقي

[1] مروج الذهب ج 2 صفحه‏ي 240 چاپ مصر سال 1346.