يكي از مواردي كه بخوبي نشان مي دهد معاويه در صورت لزوم مقدمات مذهبي را به بازي مي گرفت و از اسلام و مقررات آن تنها به منظور تحكيم موقعيت و حكومت خود و رسيدن به مقاصد شوم خويش بهره برمي داشت، نماز جمعه اي است كه وي آنرا در روز چهارشنبه انجام داد، مسعودي در اين باره مي نويسد:

«كار اطاعت مردم از معاويه بجائي رسيده بود كه در هنگام رفتن به جنگ صفين وي نماز جمعه را در روز چهارشنبه انجام داد» [1] .

اكنون شما قضاوت كنيد. آيا ممكن است اين عمل از فردي صادر شود كه در دل نسبت به اصول اسلامي و مباني آسماني آن معتقد باشد؟ آيا انجام اينكار نشان نمي دهد كه معاويه اسلام و مقررات آنرا تنها به منزله ي پلي مي پنداشت كه بايد براي دست يافتن به هدف و تحكيم موقعيت خود از آن استفاده كرد؟! آري معاويه به نماز جمعه و به آنچه كه اسلام درباره ي


شرائط و مقررات آن بيان كرده است كاري ندارد، شرائط سياسي ايجاب مي كرد كه او در آنروز كه چهارشنبه بود مردم را جمع كند و مطالب لازمي را كه در راه موفقيت وي در جنگ ضروري بود به اطلاع آنها برساند. پس چه بهتر كه براي بدست آوردن اين مقصود از نماز جمعه استفاده كند! حالا نماز جمعه را نمي توان در روز چهارشنبه خواند و اين عمل از نظر اسلام غير جايز و بدعت است اينها مطالبي است كه از نظر معاويه و معتقدات قلبي او اصولا مطرح نيست.