بازگشت

معاويه در پست خلافت


ما تا اينجا شرائط دردناك اجتماع اسلامي و حوادث تلخ و ناگواري را كه تا هنگام صلح امام حسن عليه السلام انجام شد بطور فشرده و كوتاه شرح داديم. اكنون در آن قسمت حساسي از تاريخ اسلام قرار داريم كه كشور پهناور اسلامي با تمام امكانات عجيب و خارق العاده ي خود در اختيار معاويه قرار گرفته است در اين فصل، ما به خواست خداوند مي خواهيم ماهيت حكومت معاويه و هدفهاي شوم و ضداسلامي و انساني وي را كه در دل داشت و گاهي از روي آنها پرده برميداشت و همچنين اعمالي را كه او بسيار زيركانه و در استتار براي رسيدن به آن هدفها انجام مي داد با صراحت شرح دهيم تا موجبات قيام حضرت حسين عليه السلام و شرايط خاصي كه نهضت كربلا را بطور ضرورت ايجاب مي نمود بخوبي روشن گردد. بررسي ما در اين فصل (در حدود هدف اصلي كتاب) در دو بخش انجام مي گيرد:

بخش اول- در اين بخش مي خواهيم بي پرده اثبات كنيم كه منظور واقعي و آرزوي قبلي معاويه اين بود كه شالوده ي اسلام را يكباره درهم بريزد و حكومت نيرومند آن را به حكومت نژادي تبديل


سازد، در اين قسمت به خواست خداوند روشن مي سازيم كه پذيرفتن معاويه اسلام را در ابتدا با كراهت و تنها بخاطر ترس از شمشير بوده و در دل هيچگونه احساس اعتقاد و احترامي نسبت به اصول و معتقدات آسماني آن نداشته است.

بخش دوم- در اين بخش ما به شرح و بررسي آن قسمت از كارها و اعمالي خواهيم پرداخت كه معاويه در دوران حكومت خود آنها را به منظور دست يافتن به مقاصد اصلي خويش و مساعد ساختن شرائط اجتماع براي اجراي نقشه هاي پنهاني و شومش انجام داد و پيمان مي دهيم كه مباحث اين دو بخش را (همانند فصول گذشته) با روح بي طرفي كامل و دور از هرگونه اعمال تعصب مورد جستجو قرار دهيم و به علت حساسيت اين فصل و نقش موثري كه آنها در بوجود آوردن حادثه ي خونين طف دارند از شما خواننده ي عزيز هم انتظار داريم با صبر و حوصله ي خاصي با ما قدم برداريد تا بتوانيم حقايق اين قسمت را آنگونه كه هست بدست آوريم. اكنون به نقل مباحث بخش اول مي پردازيم.