بازگشت

نتيجه ي مباحث اين فصل


با توجه به آنچه ما تا اينجا برشمرديم بخوبي روشن مي شود كه عوامل نيرومند فساد كه خطرناكتر از همه، وجود معاويه در رأس قدرت شامات بود نه تنها در دوران حكومت امام مجتبي عليه السلام ريشه كن نشد بلكه بعلت سست پيماني مردم، نيرومندتر و شرائط رشد آن آماده تر گرديد مشكل بزرگ امت يعني عوامل تباهي و انحراف كه اجتماع اسلامي شديداً به آنها دچار بود همانگونه كه با زمامداري علي (ع) چاره نگشته بود همچنين امام مجتبي (ع) هم (به علت پيمان شكنيهاي پي درپي و كوبنده ي


مردم) نتوانست در برافكندن آنها كاري از پيش ببرد. آن بزرگوار با آنكه تمام نيرو و امكانات خويش را براي درهم كوبيدن معاويه و حكومت بني اميه بسيج كرد اما نيرنگ بازيهاي آن مرد از يكطرف- و مهمتر از آن- بيوفائي و دوروئي ارتشيان حضرت حسن عليه السلام از سوي ديگر اجازه نداد تا آن بزرگوار در اين پيكار پيروز گردد و به بساط حكومت بني اميه يكباره خاتمه بخشد.

حواثد ناگوار پيش آمدهاي نامساعد بالاخره كار را به آنجا كشاند كه آن حضرت (عليرغم تنفر شديد و انزجار باطني خود) براي رعايت مصالح جهان اسلام و اجتماع و جلوگيري از سقوط عدالت و آزادي، تن به صلح در دهد، ماهيت اين صلح هر چند چيزي جز پيمان عدم تعرض و رها ساختن معاويه نبود و با اينحال تا جائيكه امكان داشت آن بزرگوار شرائط و محدوديتهاي فراواني براي زاده هند در صلحنامه بوجود آورد، ولي بايد در نظر داشت كه معاويه مردي نبود كه پس از موفقيت به آن شرائط عمل كند همانگونه كه خود پس از انجام صلح هنگام ورود به كوفه ضمن اولين خطبه اي كه خواند اين حقيقت را بي پرده بيان داشت و گفت: «تمام شرائطي را كه با حسن بن علي كردم زير قدم من است» [1] .

يعني به هيچ يك از آنان عمل نخواهم كرد و آينده هم اين واقعيت را بخوبي نشان داد زيرا معاويه بعد از صلح و هنگامي كه خاطرش از جانب امام دوم تا حدود زيادي مطمئن گرديد با نهايت كوشش در صدد برآمد به آمال و آرزوهاي شيطاني خويش برسد و به نقشه هاي شوم خود يكي بعد از


از ديگري جامه ي عمل بپوشاند ولي چون وجود امام مجتبي با آن نسبت و نزديكي كه با پيامبر اسلام داشت و محبوبيت و نفوذ معنوي خاصي كه در بين مردم دارا بود خود مانع بزرگي بود و اجازه نمي داد كه وي آزادانه و مطمئن بتواند به هدفهاي ضداسلامي خويش دست يابد از اين نظر تصميم گرفت كه اين تنها مانع را از ميان بردارد و به دنبال اين فكر با وعده هاي شيطاني خود كه به يكي از زنان آن حضرت به نام جعده داد، آن بزرگوار را با دست وي مسموم ساخت [2] .

اكنون كشور پهناور اسلامي با تمام قدرت و نيروي خود در اختيار معاويه است بدون آنكه هيچگونه مانع و رقيبي در برابر خود بيابد، اينست شرائط دردناك كشور تا هنگام شهادت امام مجتبي عليه السلام. اكنون باز در تعقيب اين شرائط هستم تا به بينيم چگونه بارور گرديد و چه ميوه هاي تلخي را براي جهان اسلام و انسانيت ببار آورد.



پاورقي

[1] ناسخ التواريخ حالات امام مجتبي صفحه‏ي 63.

[2] کامل ابن‏اثير ج 3.