بازگشت

معاويه همكار صميمي عمر


يكي از ضربه هاي سخت كه در عصر عمر بر پيكر اسلام وارد آمد همكاري وي با معاويه و گشودن دست آن جرثومه كثيف در حكومت اسلامي


بوده است، باز شدن دست معاويه در حكومت فصل ننگين و نكبت باري را در تاريخ اسلام گشود كه همه ي جنايتها، آدم كشيها، محروميتها و ناپاكيها و تجاوزات را بايد از همين فصل جستجو نمود دست اندازيها و تجاوزات پي درپي وي به موجوديت اسلام و قرآن از يك طرف و بيدادگريهاي بي شمار و بي حسابي كه او در تاريخ حكومت شيطاني خود نسبت به همه چيز و همه كس انجام داد از سوي ديگر و بالاخره حكومت جباران بني اميه و بني العباس و رسوائيهاي بي حد و حصر آنان و خلاصه آنچه كه اسلام و مسلمين و انسانيت و فضليت از آن حكومتها ديدار كردند همه و همه معلول شركت دادن معاويه در حكومت اسلامي بوده است اما آيا عامل اين كار و انجام دهنده ي آن جز دومي و شخص عمر بوده است؟! آيا به راستي عمر معاويه را نمي شناخت و عواقب شوم همكاري با فرزند بوسفيان بر وي پنهان بود؟! اين سخني است كه تنها راه زنان اجتماع بايد آنرا بگويند و ابلهان جامعه آنرا باور كنند، شگفت از كساني است كه به معاويه و بيدادگريها و انحرافات حكومت وي سخت مي تازند و حكومت او را از كثيفترين و نكبت بارترين حكومتهاي تاريخ بشريت برمي شمرند ولي حتي يك لحظه گويا در اين باره نمي انديشند كه چه كسي دست چنين فرد پليدي را در حكومت اسلامي باز نمود و آستانداري يك ناحيه غني و ثروتمند و در عين حال دور از مركز حكومت و از ديدگاه و نظارت مردم اصيل مسلمان را با خاطري آسوده بوي واگذار نمود!!!.