بازگشت

توجه به خيام و نماز


او در عين جنگ، ناگزير است گاهگاهي از اهل حرم خبر گيرد. حال و احوال آنها را بپرسد، به آنان دلداري و تسليت دهد، در آنان آمادگي براي مصائب بعدي را فراهم سازد. از سوي ديگر او در خيمه بيماري داري، امام سجاد (ع)، كه تمام روز عاشورا در حال بيماري شديد و گاهي در حال اغماء است. هر چند گاهي سري به خيمه او مي زد، با او سخن مي گفت، و دائع امامت را به او مي سپرد. آخر او امام بعدي است، رئيس قافله اسيران است او بايد رسالت خطير بعدي را بر عهده گيرد.

در عين حال، وقت نماز است. او بايد به نماز بايستد و در ميان مردم و در ميدان جنگ نماز بخواند تا هم شبهه كفر و بي ايماني را از خود بزدايد و هم به ديگران بفهماند


كه نماز مهم است و در هيچ حالتي از حالات حتي در بحبوحه جنگ ترك و فراموش نمي گردد. حتي در ميان تير و شمشير و حتي با چهره خونين.

ابوثمامه صائدي ديد هنگام ظهر است خطاب به امام عرضكرد دوست دارم قبل از مرگ يكبار ديگر با تو نماز بگزارم. امام فرمود مرا بياد نماز انداختي خداي ترا از نمازگزاران محسوب دارد. ذكرت الصلوه جعلك الله من المصلين. امام فرمود از لشكر بخواهيد دست از جنگ بردارند تا نماز بخوانيم. حصين بن نمير فرياد زد نماز تو قبول نيست. حبيب گفت آيا نماز تو قبول است؟ و بر او تاخت.

جنگ شديد شد و بيشتر ياران امام شهيد شده بودند. امام نماز را به جماعت برگزار كرد سعيد بن عبدالله و زهير بن قين در برابر نمازگزاران ايستادند و سينه سپر كردند و تيرهاي دشمن را بجان خريدند تا نماز تمام شد و آنها نيز از شدت جراحات به شهادت رسيدند. [1] .


پاورقي

[1] مثير الاحزان ص 44.