بازگشت

شوق شهادت


او چه خرسند است كه امروز حاصل عمر و تلاش خود را به نمايش مي گذارد و با شوق و اشتياق همه ره آوردها و دستاوردها را در محضر خدا و در برابر خصم به صف مي كند. امروز روزي است كه كل حق در برابر كل باطل به صف آرائي و نمايش خويش پرداخته اند تا هر كس متاع خود را عرضه كند.

او بميدان آمد با تبر بت شكنانه ابراهيم، و با خلوص و تسليم اسمعيل، با خشم و قهر موسي، با اعجازآفريني عيسي، با خيرخواهي و محبت محمد (ص)، با جرات و شجاعت علي (ع)، با حلم و صبر حسني و با دنيائي از غيرت و حميت ويژه خود.

به ميدان آمد با كمال آرامش و اطمينان، به دور از هرگونه وسوسه و اضطراب، در عين تشنكي، در عين شفقت نسبت به خانواده و كودكان، در عين توكل و اميد نسبت به پروردگار، با هم زهد و وارستگي نسبت به زخارف دنيا، با همه اميد و آرزو در هدايت مردم، با جوارحي ساكن، و با انديشه اي روشن و با ضميري مطمئن و آرام به رحمت و پذيرش خداوند.

او رهبر انقلاب عاشورا است. بهترين افراد امت است، فردي ممتاز در جامعه اسلامي است، هادي و راهنماي شهيدان به سوي بهشت است. ولي در ميان جمعي است كه جاهلند و غافل، براي پرهيز از شنيدن سخنانش هلهله مي كنند، در برابر حق گوئي ها سنگ بر دهانش مي زنند براي جريحه دار كردن عواطفش تير به حلق فرزند شيرخوارش مي زنند و... و با اين همه او آرام است چون خداي را شاهد صحنه مي بيند.