بازگشت

سازمان دهي سربازان


از رمزهاي موفقيت حسين عليه السلام اين است كه در همه كارهاي او و در همه حركات و افعالش نظم و سازمان دهي مهمي نهفته بود. كه توجه به آنها آدمي را قرين شگفتي مي سازد. تركيب و جمع ياران او را (آنها كه اهل جنگ بودند) در مرز بين از 100 -70 نفر نوشته اند. [1] كه مرحوم مفيد عده سواران را 32 و پياده را 40 نفر ذكر كرده است.

امام با آن عده اندك در برابر لااقل 30 هزار نفر آرايش جنگي خود را آغاز كرد و البته دشمن نيز عده سپاهيان خود را آرايش جنگي داد.

امام، زهير بن قين را در ميمنه لشكر قرار داد، حبيب بن مظاهر را در ميسره، خود و فرزندانش در قلب لشكر، پرچم جنگ را هم بدست عباس داد. بد نيست متذكر شويم


كه عمر سعد در گزارش جنگي خود نوشته بود از سپاه او حدود 20 تن در صبح روز عاشورا به لشكر حسين پيوستند مثل حر بن يزيد رياحي و.. كه اين عده پس از سازمان دهي امام به لشكر خود بود. در همه حال عده امام اندك بود طوري كه حضرت آنها را به يك خانواده تشبيه كرده و فرموده بود من با همين عده اندك (اسره: خانواده) با شما (لشكريان مخالف) لشكركشي و مبارزه خواهم كرد. و اني زاحف اليكم بهذه الاسره. [2] .

و الحق لشكركشي عجيبي بود عده اي مثلا حدود 100 نفر در برابر 30 هزار نفر، بسيار نابرابر بودند. تركيب آن هم عجيب بود در لشكر او چند فرد بسيار پير و چند جوان چند ميانسال و چند كودك و نوجوان هم حضور داشتند. و يا عمرو بن قرظه انصاري در لشكر امام حسين عليه السلام بود و برادرش در لشكر عمر سعد.


پاورقي

[1] منابع مختلف.

[2] گفتار عاشورا.