بازگشت

نماز جماعت و سخنراني


شب عاشورا حسين بن علي عليهم السلام آخرين نماز جماعت مغرب و عشا را تشكيل داد. پس از نماز سخنراني كوتاهي داشت با اين سر آغاز: اثني علي الله احسن الثناء و احمده في السراء و الضراء اللهم اني احمدك... و با اين محتوا:

خداي را در همه احوال، در خوشي و ناخوشي ستايش مي كنم بار پروردگارا ترا


ستايش مي كنم. كه ما را به نبوت گرامي داشتي، به ما قرآن را تعليم فرمودي، گوش شنوا چشم بينا عطا نمودي و ما را در صف مشركان قرار ندادي.

خداوندا من اهل بيت و ياراني باوفاتر و نيكوتر و پاكيزه تر از ياران و اهل بيت خود سراغ ندارم ولي ياران من، آنچه را كه بر ما وارد شده است خود مي دانيد ولي شما از بيعت من آزاديد، من عهد و بيعتم را از شما برداشتم. اينك شب است. از تاريكي آن استفاده كنيد و از دور و برم پراكنده شويد. اين مردم قصد جان مرا دارند. اگر بر من پيروز گردند دست از ديگران برمي دارند. [1] و هم فرمود هر كدام از شما دست يك تن از اهلبيت مرا بگيريد و ببرد... [2] .

آنگاه چراغها را خاموش كرد و آستين بر چهره گرفت تا چشمها در چشم او نيفتند و هر كس مي خواهد بدون شرمندگي برود. عده اي رفتند و برخي در حين رفتن دست امام را بوسيدند و خداحافظي گفتند و الباقي با امامشان ماندند.


پاورقي

[1] ص 602 حليه الابرار ج 1- طبري ج 6.

[2] الکامل ج 4 ص 238.