بازگشت

عصر تاسوعا


عصر تاسوعا شمر با چند هزار لشكر تازه نفس وارد كربلا گرديد و قرار بر اين شد عمر سعد يا جنگ با حسين را آغاز كند و يا فرماندهي سپاه را به شمر واگذارد. و عمر سعد ناگزير جنگ را پذيرا شد و حمله به خيام حسيني آغاز گرديد.

سي هزار لشكر يكباره به سوي خيمه گاه حسيني روي آوردند و عمر سعد فرياد بر آورد يا خيل الله اركبي، و بالجنه ابشري اي سربازان خدا!! سوار شويد و به بهشت!!


مژده تان باد لشكر يكباره چون امواج دريا بحركت درآمدند.

حضرت ابوالفضل عليه السلام به پيش رفت و مقصد آنها را جويا شد، پاسخ شان اعلام جنگ بود، خبر را به گوش امام رساندند، تمايل امام، درخواست مهلتي يك شبه بود كه جنگ فردا آغاز گردد. دشمن حاضر به مهلت دادن نبود. بالاخره با وساطت و سرزنش عده اي قرار داشت، آن شب را به امام مهلت دهند و برنامه خود را فردا آغاز كنند. سپاهيان به اردوگاه رفتند و برنامه جديدي در اردوگاه حسيني آغاز شد. [1] .


پاورقي

[1] الکامل ج 4 ص 58.