بازگشت

تحريك به جنگ


ابن زياد اصرار داشت جنگ در ششم محرم آغاز شود و كار حسين عليه السلام زودتر فيصله يابد. او حتي در نامه اي به عمر سعد نوشت هرچه خواستي براي تو فرستادم،


سواره ها و پياده ها در اختيار تو هستند كار را زودتر يكسره كن.

ولي عمر سعد هم چنان مي خواست كه كار به سازش منجر گردد و دستش بخون حسين عليه السلام آلوده نگردد و خدا و خرما، يا دنيا و آخرت را تواما مي خواست، كه البته اين قصد براي او اشكالي نداشت ولي حسين عليه السلام اهل سازش و بيعت نبود و نمي توانست تسليم راي پليدي شود تا عمر سعد به حكومت خود برسد.

براي وادار كردن امام به تسليم و چشاندن پاره اي از سختيها به امام و يارانش دستور داد آب را بر روي حسين عليه السلام ببندند. برخي نوشته اند دستور قطع آب از سوي ابن زياد بود و تاريخ آن را سه روز قبل از شهادت نوشته اند. [1] و ذلك قبل قتل الحسين بثلاثه ايام.

مامور اجراي قطع آب بر روي حسين عليه السلام عمرو بن حجاج است كه بهمراهي 500 نفر مي خواهد اين برنامه را اجرا كند و او همان كسي است كه در نامه ي دعوت خود به امام حسين عليه السلام نوشته بود: بكوفه بيا، باغها و بوستانهاي كوفه سبز و خرم شده اند. ميوه ها رسيده شده اند، در گلستانهاي كوفه گل روئيده و... [2] .

استدلال او در برابر اين عمل آن بود كه المامور معذور و ديگر از دعوت نامه خود و از تشنگي زنان و كودكان حيا نكرد. آب در خيمه ها ناياب شد و كودكان در آن هواي گرم فرياد العطش سر مي دادند. هر كس بنحوي مي كوشيد خود را از عطش برهاند. حتي برخي از كودكان شكم خود را بر زمين مرطوب در محل نگهداري مشك آب قرار مي دادند.

گويند امام به كندن جاه اقدام كرد. و ظاهرا هم به آب رسيد، ولي مقدار آب ناچيز بود و پس از روزي آن هم خشك شد و شگفت اين است ابن زياد از طريق جاسوسان خود از اين مساله خبر يافت و به عمر سعد دستور داد جلوي اين كار حسين عليه السلام را بگيرد. [3] و محاصره آب بسيار شد. در عين حال ياران حسين عليه السلام هرچند گاهي بهمراهي چند تن تحت سرپرستي ابوالفضل عليه السلام مشكهائي را از آب بصورتي محرمانه پر


مي كردند و به خيمه ها مي آوردند. عمرو بن حجاج در همه حال مترصد آن بود كه كسي براي خيمه هاي حسين عليه السلام آب نبرد. در نتيجه آبي كه به خيمه ها مي آوردند كفايت كننده نبود و ياران و زنان و كودكان از كم آبي رنج مي بردند، تا روز عاشورا كه آب بكلي بر روي آنها بسته شد. و همه وابستگان حسين عليه السلام تا عصر تشنه بودند.


پاورقي

[1] ارشاد مفيد ص 209.

[2] طبري ج 6.

[3] طبري ج: ص 234.