بازگشت

حر كه بود؟


او پيشواي قبيله بني تميم و از نظر شغل يك نظامي منضبط بود. در مسير شغلي خويش جز به سربازي فكر نمي كرد. و در امور كاري خود، هرگز مساله سياسي را مورد توجه قرار نمي داد. بهمين جهت در امر نماز ظهر آن روز با تمامي سربازان به امام اقتدا كرد و اين صفاي پنهاني قلب حر را نشان مي دهد.

او در عين نظامي گري فردي خوش دل و خوش نيت بود. پس از گذشت ماجرائي كه بين او و امام اتفاق افتاد نظر خيرخواهانه خود را به امام عرضه داشت. و عرض كرد ترا بخدا سوگند مي دهم كه جان خود را به خطر نيندازي زيرا كه يقين دارم اگر با لشكر ابن زياد بجنگي كشته خواهي شد.

امام در برابر او فرمود: آيا مرا از كشته شدن مي ترساني؟ من متحيرم به تو چه جوابي دهم؟ و آنگاه اشعار آن فرد اوسي را براي حر خواند كه مفهومش اين است:

من در ره مقصد گام برمي دارم و مرگ براي جوانمرد ننگ و عار نيست، بويژه زماني كه نيت خيري هم داشته و در عين مسلمان بودن جهاد كند. اگر زنده بمانم پشيمان نيستم، و اگر هم بميرم ناراحت نيستم، اين ذلت براي آدمي كافي است كه زنده باشد و اسير و خوار، زندگي كند. [1] .


پاورقي

[1] طبري ج 3 ص 280.