در آنجا نامه اي براي كوفيان نوشت و آن را با پيكي سريع به سوي آنها فرستاد و از آنان خواست كه از مسلم تبعيت كنند و يادآور شد كه به زودي به شما ملحق خواهم شد. نامه را عبدالله يقطر برادر رضاعيش به سوي كوفه برد. وي در نزديكي كوفه توسط ديده بانان و ماموران ابن زياد گرفتار آمد.

او نامه را پاره پاره كرد تا به دست دشمن نيفتد. او را به نزد عبيدالله بن زياد بردند و از او بازجوئي كردند كه نامه ي حسين عليه السلام خطاب به چه كساني بود! او اظهار بي اطلاعي كرد. از او خواستند حسين عليه السلام را در حضور جمع لعنت فرستد. به منبر رفت و بر بني اميه لعنت فرتساد و حسين عليه السلام را مدح و ستايش كرد. او را از منبر به زير آوردند و


استخوانش را شكستند و سپس او را گردن زدند. [1] او در واقع سومين شهيد نهضت است: مسلم عليه السلام هاني- عبدالله يقطر.