وجود فشار
تا فشاري در جامعه وجود نداشته باشد، نهضتي پديد نخواهد آمد. اين فشار ممكن است در چهره هاي گوناگون باشد مثل:
- فشار سياسي چون وجود خفقان، آزادي بي بندوبار، جنگ آفريني ها، اجرائيات غلط، تبعيضات توسط دستگاه سياسي دستگيريهاي بيحساب، قوانين بنفع دستگاه ها و گروه هاي خاص، توسعه رشوه و بخششها از بيت المال و...
- فشار اقتصادي: مثل فقرها، محروميتها، شكم چرانيها، بيحساب به ثروت رسيدن ها، به فقر و سيه روزي نشستنها، اسرافها و تبذيرها، توزيع هاي غلط، در اختيار داشتن ثروتها و كنزها توسط عده اي و...
- فشار اجتماعي مثل توسعه جرائم و فراگيري آلودگيها، انحرافات، قضاوتهاي غلط، توسعه شهوت پرستي و آلودگي جنسي، ضعف اخلاق، مرگ شرافتها و...
- فشار فرهنگي: مثل توسعه افكار غلط، گسترش اوهام و خرافات، فلسفه هاي نابسامان، آداب و رسوم غلط، توسعه ادبيات رسوا، هنر آلوده و بي احترامي
به مقدسات، عدم آزادي مذهبي، تفتيش عقايد.