اسناد و منابع، و قرائن متعددي نشان مي دهند كه او از واقعه شهادت خود آگاه بوده و بارها و بارها اين مساله را اعلام كرده است. او از همان خردسالي در خانواده خود از زمزمه هاي مربوط به آن خبر داشته و عمل و رفتار پيامبر و ذكرهاي او درباره حسين او را از جريان امر آگاه كرده بود.

بعدها با ارزيابي از شرايط و احساس وظيفه و مسووليت، اين امر براي او روشن تر گرديد و ما در فصول گذشته نمونه هائي از اخبار او را در اين زمينه عرضه داشته ايم و ديديم كه او فرموده بود، چنان است كه گوئي مي بينم بدن مرا قطعه قطعه كرده اند و...

او حتي در دعوت مردم بهمراه خود، در حين خروج از مكه اعلام فرموده بود: آنها كه حاضرند در راه هدف مقدس ما از خون دل خويش بگذرند با ما بيايند: من كان باذلا فينا مهجته... و اين نشان مي دهد كه او از قتل يارانش نيز خبر داشته است.

او بارها و بارها در طي مسير به ياران و همراهانش اعلام كرده بود كه هر كس نمي خواهد كشته گردد بازگشت كند كه در اين راه زنده ماندن متصور نيست. حتي پس از ديدار با حر و سر راه گرفتن او آنها را آزاد گذارد كه اگر مي خواهند برگردند. در شب عاشورا نيز آخرين خبر را در اين زمينه داده و فرموده بود اينان با من كار دارند و...