بازگشت

مقدمه


بني اميه در طول دوران زمامداري خود نشان داد كه پاي بند به هيچ ضابطه و قاعده اي از نظر انديشه اسلامي نيست. از اعدام نيكمردان و از تبعيد طالحان و در حمايت از عناصر فاسد و مفسد باكي ندارد. در خيانتشان همين بس كه استانداري عليه امام خود به قيام و كودتا برخاست و بعدها زمام امور جامعه را بدست گرفت و يا حسن بن علي عليهماالسلام امام منصوص از جانب رسول الله صلي الله عليه و آله را با دسيسه اي ترور و مسموم ساخت.

اينك سال 60 هجري است، معاويه از دنيا رفته و حسين عليه السلام تعهد بيعت با يزيد را بر گردن ندارد. يزيد براساس تهديد و ارعاب و فريب پدر به حكومت نشسته و پيروي از او براي حسين عليه السلام تعهدآور نيست. امام زمينه و شرايط را براي قيامي خونين ولي پرده برانداز فراهم كرده و به جنگ يزيد مي رود.

او در حركت خود تصويري در پيش رو دارد از رسالت ابراهيم عليه نمرود، رسالت موسي عليه فرعون، رسالت داود در برابر ملت جالوت، رسالت مسيح عليه اشرافيت بيحساب، رسالت محمد صلي الله عليه و آله عليه جهل و غرور و دوگوئي و دوروئي و شرك، و رسالت علي عليه السلام عليه قاسطين و مارقين و ناكثين.