بازگشت

شتاب در خروج


او با عجله در روز هفتم يا هشتم ذي حجه (براساس اسنادي در روز عرفه) با گروهي حدود 84 نفر از مكه بيرون آمد و حركت به سوي عراق را آغاز كرد. در بين راه عده اي به او پيوستند و جمعي را بوجود آوردند حدود 300 تا 500 نفر كه به كربلا وارد شدند (عده همراهان را برخي تا چهار هزار نفر هم نوشته اند).

در راه فرزدق با او ديدار كرد و پرسيد چرا با اين عجله و در چنين ايام از مكه خارج مي شود؟ امام فرمود لو لم اعجل اخذت [1] .

از سوي ديگر او عاشقي بيقرار است و در خانه خود راكد نيست. در اوج شور و حال الهي خويش بسر مي برد و مي خواهد به معبود و معشوق خود برسد. بدين خاطر با شوري ناشي از ايمان و احساس مسووليت عظيم مكه را ترك مي گويد و به سوي كعبه ي مقصود مي شتابد.

در برابر ممانعتها، مساله قتل خود را مطرح مي كرد و مي فرمود حتي اگر در سوراخ جنبده اي هم وارد شوم مرا بيرون آورده و مي كشند. [2] و فرمود كه نمي خواهد خونش در حرم امن الهي فروريزد. زيرا كه بني اميه قصد ريختن خون مرا دارند. [3] ما در اين مورد در فصل ديگري بحث خواهيم كرد.



پاورقي

[1] تذکره الخواص ص 251.

[2] نور الابصار ص 116.

[3] قمقام ص 347.