بازگشت

توطئه قتل حسين


واقعيت اين است كه كار امام در مكه بالا گرفت. مردم بسيار از گوشه و كنار دنياي اسلام، به مقصد زيارت خانه خدا و اعمال عمره، و عده اي هم به مظور ديدار با امام و آگاهي از خطوط فكري و نظرات او، به مكه آمده و با او ملاقات داشتند. گفتيم كه نامه هائي از گوشه و كنار براي امام مي آمد و امام نيز باب ارتباطاتي را بر روي جمعي عظيم از مسلمانان مناطق مختلف دنياي اسلام گشوده و اين مساله اي بود كه يزيد هم از آن آگاهي و نسبت به آن كراهت داشت. [1] .

بالاخره دستگاه زمامدار از اين آمد و شد بيمناك بود و از آن دلخوشي نداشت و مي ديد كه به سادگي هم نمي تواند در برابر امام بايستد و يا راه آمد و شد مردم را بر روي او سد كند. تحمل حسين عليه السلام برايشام مشكل شد. اگر از مكه بيرونش مي كردند كه مشكل بود و اگر او را در مكه نگه مي داشتند مشكلي ديگر، بهمين جهت بانديشه ديگري پرداختند.

توطئه ترور او را تهيه كردند. اين توطئه در مدينه نيز طراحي شده بود ولي امام با هجرت خود از آن جان سالم به در برد و اينك در مكه آن را تعقيب مي كنند. ظاهرا يزيد عده اي را مامور كرده بود كه در زير لباس احرام مسلح باشند و امام را در حال طواف يا انجام مراسم حج به شهادت برسانند و آنگاه سر نخ ترور را گم كنند و امام از آن خبر يافت.


پاورقي

[1] تذکره ص 238.