بازگشت

تنهايي مسلم


مردم كوفه از خوف ابن زياد راه خود را پيش گرفتند و از مسلم بريدند. شخصي كه تا ديروز بيعت 80 هزار تن را بهمراه داشت اينك يكه و تنها مانده و كسي به سراغش نيامد او در اين اواخر در خانه ي هاني منزل داشت.

شريك بن اعور كه والي خراسان بود به خانه ي هاني وارد شد در حاليكه هاني بيمار بود. از سوي ديگران ابن زياد به ملاقات او و هاني آمد. از قبل، هاني خواستار آن بود كه مسلم در سراپرده باشد و ناگهان بر ابن زياد بتازد و او را از ميان بردارد.

هاني در ضمن سرگرم داشتن ابن زياد چند بار با خواندن شعر و با اشاره و كنايه به مسلم فهماند كه هنگام حمله است ولي مسلم اقدامي نكرد و ظاهرا همسر هاني مانع او بود كه در خانه ي من آشوب و بلوا به راه مي افتد. گويا ابن زياد هم از اين مساله بوئي برده و ناگهان از جاي برخاست و خداحافظي گفت و رفت.

هاني علت عدم حمله را پرسيد و مسلم گفت قصاص قبل از جنايت را جايز ندانستم و نمي خواستم از راه مكر و حيله وارد شوم و كسي را بكشم. [1] .


پاورقي

[1] انساب الاشراف ج 5 ص 215.